داتیس خواجه ئیان در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:
4. سعی فی هتکی الشانی و لما یدر ماشانی/ انا المجنون لا اعبا باحراق و اغراق
یعنی: تلاش کردند که من را هتک حرمت کنند، و ندانستند که من اصلأ متوجه نمیشوم (اهمیت نمیدهم)، چرا که من مجنون عشقم و ترسی ندارم از سوختن و غرق شدن
داتیس خواجه ئیان در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:
ادامه: دسترسی به پادزهری و مسکنی ندارم، پس ای ساقی جامی بیاور تا بنوشیم و درد را از یاد ببریم». حالا سعدی با این بیتش پاسخی به آن بیت داده که (معنی بیت سعدی:« قم املأ کأس و اسقینی» بلند شو ساقی و جامی به ما بنوشان، « و دِع مافیه مسموما» یعنی بگذار آن جام مسموم باشد، «اما انت الذی تسقی؟ فعین سم التیاقی» یعنی: اگر تویی که ساقی مایی، در چشم من زهر هم پادزهر و مسکن است...
از زیباترین جوابیه ها در میان شاعران است که به نوعی میگوید به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقی است!
داتیس خواجه ئیان در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:
2) قم املا و اسقنی کأسا و دع ما فیه مسموما/ اما انت الذی تسقی فعین السم تریاقی
این مصراع دیگه آخرشه و فکر کنم باید درباره اش زیاد بنویسم. البته آنچه مینویسم کشف خودمه و الزامأ درست نیست ولی شواهد تأیید میکنند:
حافظ بیت معروفش یعنی «الا یا ایها الساقی، ادرکاسا و ناولها» را از این بیت گرفته که به اشتباه سودی منتسب به یزید کرده است: «انا المسموم و ماعندی بتریاق و لاراقی/ ادر کأسا و ناولها، الا ایها الساقی» یعنی: « من مسموم شدهام و دسترسی به
داتیس خواجه ئیان در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:
با عربی ناچیز حقیر.
کتاب بالغ منی حبیبا معرضا عنی/ ان افعل ما تری انی علی عهدی و میثاقی
یعنی کتابی از من به پایان رسید و هنوز دلدارم ز من رویگردان است/ هر چه کنم از عهدم و میثاق من است اما به چشمش نمیآید.
ناشناس در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۷:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۸۷ - در بیان کسی کی سخنی گوید کی حال او مناسب آن سخن و آن دعوی نباشد چنان که کفره و لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمواتِ وَ الأَرْضَ لَیَقولُنَّ اللهُ خدمت بت سنگین کردن و جان و زر فدای او کردن چه مناسب باشد با جانی کی داند کی خالق سموات و ارض و خلایق الهیست سمیعی بصیری حاضری مراقبی مستولی غیوری الی آخره:
گوش گوید: چیده ام سوء الکلام
هدیه در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰:
سلام.
من بیت اخر این شعرو جایی از کسی شنیدم که میگفت : گمان برند که سعدی ز "هجر" خرسند است
فکر می کنم اینطوری هم درست تر باشه؟!
عنصر لمعای در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
سلام
برای اینکه بنده با جناب حاتمی اشتباه نشم خودم رو خاتمی کرمانشاهی معرفی می کنم و در باب کشف این دوست عزیز باید بگم که چون اساس عروض ما (واج ها)مبنای شنیداری و صوتی داره و نه دیداری بنابراین اونچه که گوش می شنوه رو مبنا حساب می کنند و شعر حافظ هم از این قاعده مستثنی نیست.نظمی که در این صوت گفتاری و یا گفتار صوتی هست بسیار جالب و شنیدنی و فنی است/یک با دیگه بیت رو با توضیحی که من دادم بخوانید/
آرش در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸ - خزان جاودانی:
سلام -در مطلع شعر فگار صحیح می باشد
دکترحامدرحمتی در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵:
وافریادازدست عشق وافریادا
کارم به یکی طرفه نگارافتادا
گرداددل خسته ما دادا دادا
ورنه من وعشق هرچه بادابادا
رباعی بزرگانی چون خیام ابوسعید وغیره با همدیگر در کتب اشعار مخلوط گردیده
صهبا در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:
به نظر من منظور از ابر آمد و گریست یعنی یک مرگی اتفاق افتادن که با توجه به بیت دوم، این برداشت غلط به نظر نمی رسد چرا که در بیت دوم اشاره به قبر و محل آرمیدن مردگان دارد که در این حالت "باز گریست" به جای "زار گریست" درست تر به نظر می رسد، یعنی دوباره مرگی اتفاق افتاد.
لاکشری در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید:
بیت آخِر چرا ناقص است؟
سعید در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:
مصراع اخر: زان که دیوانه همان به که بماند در بند
ناشناس در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۶ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:
در مصرع اول بیت سوم«ار» غلط و «از» صحیح می باشد.« از در احسان هر آنک ...»
ناشناس در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:
در مصرع اول بیت دوم«بیار» غلط و «به بار» صحیح می باشد.« معرفت آرد به بار»
ناشناس در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:
در مصرع اول بیت هفتم «دل» غلط و «ذل» صحیح می باشد. ما همه ذل و نیاز
ناشناس در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۱۸ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:
در مصرع اول بیت دوم «نغز» غلط و «مغز» صحیح می باشد.
ناشناس در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:
درمصرع اول بیت اول «دردی» غلط و «دری» صحیح می باشد.
مجتبی یوسفی در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۷ - آرزوی پرواز:
سلام من هر وقت این شعر رامیخوانم ناخواگاه گریه ام میگیردچون مرابه فکر سختی هایی که بدرم برای من و خواهر برادرانم کشید می اندازدومن بیشتر از هر چیزی پروین اعتصامی به خاطر این شعر دوست دارم
صهبا در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
با سلام
من تمام نظرات دوستان را خواندم و از بسیاریشون لذت بردم، ولی باید به اون دوستایی که تنها به ظاهر کلام و شعر دقت می کنند بگم که اگر قرار بود شاعر بی پرده، بسیار واضح و خارج از لفافه سخن بگه دیگه اسمش شاعر نبود. همه زیبایی شعر به صنایع و آرایه هایی چون ایهام و ... است. به نظر من اون دوستایی که خیلی ظاهری و سطحی به این شعر نگاه کردن همان هایی هستند که اگر منصور حلاج در زمانشون "انا الحق" می گفت بهش سنگ می زدن.
شایسته است که از خانم یا آقای Ghagah هم به خاطر دید متفاوتشون جدای از درست یا نادرست بودن، سپاسگذاری کنم.
داتیس خواجه ئیان در ۱۲ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶: