گنجور

حاشیه‌ها

رهام در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۵ - حکایت سلیمان با دهقان:

واژه انباز که تلبته هم باز بوده و بصورت انبازدرامده زیباست و جایگزین مناسب برای شریک

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

برای همین تک شعر هم که شده باید همه نویسندگان رسته و پیوسته( نظم و نثر) به سعدی کرنش کنند جانم را می اشوبد می بالاند و می پروراند

رهام در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۱ - داستان پادشاه نومید و آمرزش یافتن او:

شحنه به معنی داروغه و نگهبان است

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

به اشکاری در ابیات اخر می فرماید تافت و درخشش أنوار خداوندی در عالم پدیداری به اعیان بدل می شود اما کسی این را نفهمید تا فیلسوفان جدید بیایند و پدیدار شناسی را بنیاد بگذارند البته در اسلام باطنی و نیز تصوف به شدت از برون رفتن رمز و راز عارفانه پیشگیری می شود که این هم بی تأثیر در ناشناس ماندن باورهای بلند مولانا نبوده است ،

مهسا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:

ای گنج نوش دارو بر خستگان گذر کن/ مرهم به دست و ما را مجروح می گذاری
عمری دگر ببایدبعد از وفات ما را/کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری

سهیل در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۶:

همینطوره زهرای گرامی، این کار از ساخته های استاد پور ناظری ،حقیقتن حق مطلب رو در قبال این غزل ادا کردست.

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:

انچه که در رازوری و تصوف به عنوان فنا نام برده می شود به نظر استاد توشیهیکو ایزوتسو همان نیروانا می باشد ایشان کتابی در برابر گذاری و همگوشگی بودیسم و تصوف و کنفوسیوسیسم و نیز ذن دارند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

چالیش و چالش سعدی هم به کار برده است ولی به نظر ترکی می اید

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

در عربی ابله همان معنی فارسی را میدهد ، اما بلید هم معنی احمق را میدهد وخود احمق کاربرد دارد ، سخیف و نیز ساذج که فارسی است در عربی کاربرد دارد و سادگی را سذاجه می گویند

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

با إبراز ناراحتی از بد وبیراهی که دوستان قبلی نوشتند، خارپشت زی ونده ای است نیکوکار در اوستا زیرا مار را که اهریمنی است تباه میکند به خارپشت ژوژک ، ریکاسه ، ریکاشه هم می گویند در متونی پیوسته( نظم) ان را خار تنها هم دیده ام

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۹:

برز توی البرز هم امده اسم اوستایی ان هارا برزیتی است ، چکاد ان محل برقراری گذر پل چینود که باید از ان گذر کردن
صراط با سرتک فارسی یعنی راه و street انگلیسی همریشه است ، گزیدن این واژه گویا اسوده دلی همه انسانها ست که صراط حق است

رهام در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲۰:

غو همان غریو است و فریاد

رهام در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۹:

برز به معنی بلندی و قد و قامت بلند ونیز شکوه و جلال وهمچنین ارتفاع بلند چنان که از آن در البرز استفاده شده است

محمد جواد در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۲:

فقط اباعبدالله الحسین علیه السلام

حمید در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

ای کاش رسد که روزی قد حکیم بفهمیم
با هم رسیم به جایی درب بهشت ببندیم
از بن کنیم جهنم از دل به این بخدیم
همه خوش باشید بخصوص شمایی که زحمت این کارو کشیدید تا مثل منی دسترسی به این اثار گهربار داشته باشیم . سپاس

حمید در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:

کاشی ها رنگ برنگ جفت همند
بی تکلف همه دل تنگ همند
هر کدام نعره کشان دم بزنند
هر کدام نقش مکمل به نقش دگرند
هر انسانی خودش بهشت و جهنم برای خودش درست میکنه. تصور کن ادمی رو که بد نبینه بدی نکنه وتمام وجودش شور و عشقه .عاشق وجود خودش و دیگران و از سر تا به پا امید به زندگی؟ اگه به جای خود خواهی عاشق خودمون باشیم همیشه تو بهشتیم .چه فرقی میکنه چی مال کیه ما چی از اون میفهمیم؟ این مهمه

غزلواره در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۲:

مصرع دهم اشتباه نوشته شده اینجوری اشکال وزنی ایجاد میشه
"کآتش به قلم درفَتَد از سوز درونم.."
به نظر من به این شکل باید باشه

شیرزاد آرین در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۰۳ - فریاد حسرت:

شاه بیت این غزل به شرح زیر است
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را سند و دفتری و دیوانی است
افسوس که کمان داران و تیر تیشه به دستان نمیدانند این آشیانه ها که فرو میریزند دیر نخواهد بود که گرد و غبار دامن ایشان و آیند گانشان خواهد گرفت.
با احترام

علی کریمی در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳:

بنه سر گر نمی‌گـَنجی که اندر چشمه سوزن
اگر رشته نمی‌گـُنجد از آن باشد که سر دارد
نمی‌گـَنجی یعنی گنج نمی شوی و نمی توانی به زندگی‏ات ارزش و اعتباری بدهی
نمی‌گـُنجد یعنی جای نمی گیرد و همان است که که دوست بزرگوارمان جناب آقای "اکبر معارفی" فرمودند .
صنایع زینت شعر شعرا هستند ولی وقتی شاعر به نهایت استادی رسیده باشد چنین کلمات ثقیل و دور از همی (گـَنج و گـُنج ) مصنوع دست شاعر می‏شوند.

طوطی در ‫۱۲ سال و ۳ ماه قبل، چهارشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:

بیت پنج اینگونه صحیح است :

گِرد بازارچۀ عشق بگردم، که در او
عافیت سینه فروش است و بلا دشنه گر است

۱
۵۰۱۰
۵۰۱۱
۵۰۱۲
۵۰۱۳
۵۰۱۴
۵۵۳۵