گنجور

حاشیه‌ها

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۴:

تشنه‌ی سوخته در چشمه‌ی روشن چو رسید تو مپندار که از پیل دمان اندیشد
ملحد گرسنه در خانه‌ی خالی برخوان عقل باور نکند کز رمضان اندیشد

لاله در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:

از او گذشتم ،با وجود اینکه با ذره ذره وجودم دوستش داشته و خواهم داشت ، افسوس که او هرگز حکمتش را نمیداند ...
و در واپسین وداع برایم این شعر را نجوا کرد و دیگر هیچ و هیچ...
اما آیا در محبتی که در جان رسوخ کرده فراموشی را راهیست!!!؟؟

امین در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور:

«پیش و پسی بست صف کبریا
پس شعرا آمد و پیش انبیا»
اگر به دنبال معنی واژه ی «شعرا» در فرهنگ دهخدا بگردید، صحت این گفته را می یابید.
با تشکر.

امین در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور:

با سلام.
در بیت نهم:
«پیش و پسی بست صفت کبریا
پس شعرا آمد و پیش انبیا»
در مصراع اول کلمه «صفت» غلط و کلمه «صف» درست است. چه بسا که محققی یزرگ همچون علی اکبر دهخدا در فرهنگ دهخدا بدین شکل نوشته است.

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۴۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۴۶:

پدر که جان عزیزش به لب رسید چه گفت؟
یکی نصیحت من گوش دار جان عزیز
به دوست گرچه عزیزست راز دل مگشای
که دوست نیز بگوید به دوستان عزیز
گوش دار و هوش دار

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۴۰:

هر که مشهور شد به بی‌ادبی
دگر از وی امید خیر مدار
آب کز سر گذشت در جیحون
چه بدستی، چه نیزه‌ای، چه هزار
مردمان گویند آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۸:

دیار عرب را به غلط مردمان دیدار عرب خوانند و گویند

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۸:

ترک کردیم خدمت و خلعت
نه دیار عرب نه شیر شتر

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۵:

سنگ بی‌قیمت اگر کاسهٔ زرین بشکست
قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۶:

دختر اندر شکم پسر نشود
گرچه بابا همی پسر خواهد

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۱۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۸:

هر چه بر نفس خویش نپسندی
نیز بر نفس دیگری مپسند
مثلی است معروف

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۳:

خر به سعی آدمی نخواهد شد
گرچه در پای منبری باشد
و آدمی را که تربیت نکنند
تا به صد سالگی خری باشد
تا ابد خرتر از خری باشد

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۰۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۱:

سخن گفته دگر باز نیاید به دهن
اول اندیشه کند مرد که عاقل باشد
تا زمانی دگر اندیشه نباید کردن
که چرا گفتم و اندیشهٔ باطل باشد
آموزنده تر ازین چه باشد حیف که نرود می آهنی در سنگ

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۶۴:

دانی که بر نگین سلیمان چه نقش بود
دل در جهان مبند که با کس وفا نکرد

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۵۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۵۹:

ناکسست آنکه به دراعه و دستار کسست
دزد دزدست وگر جامهٔ قاضی دارد
مثل معروفی است

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۴۴:

شنیدم که بیوه‌زنی دردمند
همی گفت و رخ بر زمین می‌نهاد
هر آن کدخدا را که بر بیوه‌زن
ترحم نباشد زنش بیوه باد
آمین
هاهاهاا

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۴۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۳۷:

مردی که هیچ جامه ندارد به اتفاق
بهتر ز جامه‌ای که درو هیچ مرد نیست

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۷:

قارون گرفتمت که شوی در توانگری
(سگ نیز با قلادهٔ زرین همان سگست)
مثل

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۳:

علاج واقعه پیش از وقوع باید کرد
دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست
به روزگار سلامت سلاح جنگ بساز
وگرنه سیل چو بگرفت، سد نشاید بست
هر 4 مصرع هم جدای از هم مثل شده اند

سیاوش در ‫۱۰ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱:

که گفت پیرزن از میوه می‌کند پرهیز؟
دروغ گفت که دستش نمی‌رسد به درخت

۱
۴۳۱۵
۴۳۱۶
۴۳۱۷
۴۳۱۸
۴۳۱۹
۵۵۵۲