۷ در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲:
بسیار توقف نکند میوه بر بار(دار)
چون عام بدانست که شیرین و رسیدهست
میوه بر بار که معنا ندارد.درست میوه بر دار میباشد.
دار=درخت
بابک در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
پرده نشین عزیز،
همانطور که خود بیان کردی این یک تشبیه و تمثیل است، و فقط همان.
-اینکه ماهیت ستارگان آن باشد که در نتیجه فعل و انفعالات اتمی از خود درخشندگی ساطع کنند را، فیزیکدانان و ستاره شناسان در یکی دو سه قرن اخیر از آن آگاهی یافته اند.
-اگر شخصی بیان کند که فلانی "مثل ماه می ماند" گمان کنم کمتر کسی توقع برداشت علمی از آن داشته باشد.
در پیش رو خلاصه ای از آنکه چرا ماه اهمیت زیاد داشته و چنین تشبیهاتی در ذهنیت مردمان جا افتاده.
منظر اول مشخصاً در پاسخ پرسش شماست.
----
-از منظر رویت،
*در آسمان دو از اجرام از دیگران مهمترند، خورشید و ماه.
ماه کامل در آسمان اندازه اش برابر خورشید است که خسوف و کسوف را خود می دانید و نیاز به بیان نیست. ضمناً ماه تنها جرم دیگریست که برخی مواقع در طی روز نیز مشاهده می شود.( زهره و مشتری و زحل را در زمانهایی کمی پس از سحر و یا قبل از غروب نیز توان دید)
*درجه درخشندگی که به چشم آید را (Apparent magnitude) گویند که خورشید 26-، ماه کامل 13-، زهره 4-، مشتری 2-، و درخشنده ترین ستاره شب سیریوس (Sirius) 1.5- درخشندگی دارند. ستارگان دیگر درخشندگی بسیار پایینتری دارند.
یعنی آنکه پس از خورشید، ماه درخشنده ترین جرم یا اختر آسمان است.
(دقیقاً یاد ندارم که چشم غیر مسلح تا چه مگنیتودی را قدرت دید دارد، ولی اگر حافظه خطا نکند تا مثبت 6 یا 7 باشد.)
-از منظر گاهشماری
می دانید که بسیاری از اقوام و فرهنگشان تقویم خود را بر مبنای ماه یا قمر بنا نهادند. اقوام سامی، هند، چین و ....
-در کشاورزی
در کشاورزی و در کنار رودخانه ها از دیرباز بر اساس سیکلهای جزر و مد، ماه مهمترین اختر بوده. آنچنانکه در بین النهرین و مصر و بسیاری دیگر از نقاط ...
-در دریانوردی و راهیابی
اینان در شب و توسط ستارگان مسیر را راهیابی می کردند، حتی در بیابانها و صحراها نیز.
از خود خواجه:
"در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت"
که البته منظور نظر چیز دیگر ولی اشاره به این راهیابی است.
-از منظر تأثیر فیزیکی و مادی
جزر و مد را که پیشتر گفتم، ولی برخی تحقیقات نشان داده که تنی از حیوانات ( مثلاً برخی لاک پشتهای دریایی ) با سیکلهای ماه تخم گذاری و یا مهاجرت و سفر می کنند.
*در باب تاثیری از ماه بر انسان اهل علم امروزی آنرا رد می کنند، ولی در باب خورشید این را می دانند که در مناطقی که نور خورشید کمتر است فی المثال آمار خودکشی بالاتر. یا در روزی ابری مردم شاید افسرده تر و در روز آفتابی سرحالتر. آیا در شب مهتابی نیز مردمان با نشاط ترند؟
باری، تا آنجا که من دانم تحقیق و تفحص جامع و کامل و قطعی در این باب نبوده یا راه به جایی نبرده. یا به عبارتی حداقل از دید این بنده جزء نادانسته هاست.
*(برخی نیز بر این عقیده اند که چون حدود 70٪ از بدن انسان را مایعات تشکیل می دهند ماه بر بدن و خلق و خوی انسان نیز تأثیر گذار است که هنوز چیزی به اثبات نرسیده و یا اگر رسیده من نمی دانم.)
*از منظر فرامادی و متافیزیکی
-از منظر علم نجوم یا هیأت
در این علم یا شبه علم و یا خرافه، حال بستگی به باور شخص که کدام دید را دارد، تمامی اجرام اختر شناخته می شوند.
و باز هم ماه مهمترین اخترست!
یعنی آنکه جایی (برجی) که ماه در آن قرار گرفته اولویت دارد به جایی که خورشید و یا دیگر اختران در آن باشند.
(در برخی از رسوم، ستاره ای که هنگام تولد شخص در حال طلوع در شرق باشد مهمترین رکن است)
----
ولی بازهم نکته مهمتر آنکه خواجه اینرا در اینجا "یک تشبیه" بیان کرده و نه یک نظریه علمی.
عمید در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۹۱:
برنامه ی گلهای رنگارنگ شماره 261
بهزاد در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۰۴ دربارهٔ حافظ » مثنوی (الا ای آهوی وحشی):
خیلی بده واقعا خیلی بده حالم را گرفتی
ما ایرانیان هنوز نمی توانیم مثبت و منفی را درک کنیم و به عقاید یک دیگر احترام بگزاریم و بپذیریم.
"اشعارحافظ به گونه ای نوشته شده که دل هرخواننده ای رابه خودجذب می کندلذا هرکس به اندازه ظرفیت و تجربه خودش درک می کند همانطوری که مریم خانم گفتند"
مثل ان ساقی که میداند ظرفیت من و یا کس دیگر چقدر است. پس لطف کنید به هم احترام بگزارید .
دانستن و ندانستن بیت مهم نیست مهم این است که به همدیگر بیاموزیم و لذت ان را باهم ببریم با مفهوم مختلف واگر هم بلد نیستیم و اشتباه کردم به من بیاموز و اگر هم دو کلمه بیشتر از من میدانی پس کفر نگو چون ان دو کلمه در دنیای دیگران هیچ ارزشی ندارد و تو تنها در دنیای خودت خواهید ماند
این شعر زیبا را بر من خراب کردی
محمد باقر در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱ - یاد شهیار:
تو بعضی اشعار استاد حال خاصی هست که شامل این غزل هم شده
علی زاهد پور در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۲۷ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح نواب شاهزاده فریدون میرزا فرمانفرما:
در مصراع چهارم
ور دام نهی در ره ماه نه نه به صحرا
درست، حذف حرف «ه» از کلمه «ماه» است. یعنی:
ور دام نهی در راه ما نه نه به صحرا
ناشناس در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:
سلام این شعر بصورت مثنوی قافیه دارد یعنی هر مصراع با مصراع مقابل خود هم قافیه می باشد و میتوان آن را نوعی هنجار گریزی ِ مولانا دانست و قالبی غزل _مثنوی با این حال شعری زیبا که اجرا ردیف عمودی ِ آن بر بارِ موسیقایی اش می افزاید....
فرشید فلاحی
سجاد در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰:
انَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی اشَدُّ وَطْأً وَ اقْوَمُ قیلًا. انَّ لَک فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلًا «2».
شب را برای عبادت بگذار و روز را برای شناوری در زندگی و اجتماع. علی علیه السلام گویی شب یک شخصیت و روز شخصیتی دیگر است.
حافظ چون مفسر است و پیچ و تابهای قرآن را خوب درک میکند، با زبان رمزی خود همین موضوع را که شب وقت عبادت و روز موقع حرکت و رفتن به دنبال زندگی است، در اشعارش آورده است
حافظ جزء کسانی است که میخواهند آنان را وسیلهای برای گمراهی و انحراف جوانان قرار دهند. وقتی جوانان ببینند یک شخصیت خیلی بزرگ و شاعر هنرمند عالی کارش شرابخواری و هرزگی بوده، میگویند بنابراین ما هم برویم مثل حافظ بشویم، از او که بهتر نیستیم؛ در صورتی که اشعار حافظ، همه عرفان و معنی است و تمام شعرهایش به صورت رمز است. تاریخ اینطور بیان کرده که حافظ اساساً یک مرد عالم بوده نه شاعر، و تا دویست سال بعد از وفاتش عالمی شمرده میشد که گاهی هم شعر میگفته است.
بعد از دویست سال جنبههای علمی او مغفولٌ عنه و فراموش شد و به صورت یک شاعر، معروف شد.
عالمی بود که کارش تفسیر قرآن هم بود و اصلًا مفسر قرآن بود و معمولًا کتاب کشّاف زمخشری را تدریس میکرد. مردی بود عارف و مفسر و عالم، و اساساً در این عوالمی [که برخی میگویند] نبوده است ولی زبان شعرش زبان رمز است
برگرفته از کتاب شهید استاد مطهری به نام انسان کامل
علی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:
با سلام
شعر همه شعرا بخصوص مولوی،حافظ وسعدی هنگام معنی ویا تفسیر یقینا" آن چیزی نیست که معنی ویا تفسیر میشود. بلکه یک احتمال وخیال هست شاید هم درست اما مطلق همان نیست که مد نظر شاعر بوده یکی این شعر را به امام اطلاق میدهد یکی به معشوقه خیالی ویکی هم عرفان ویا فلسفه و... لذا هدف شاعر از شعر ان هست که خواننده از آن تعرف وتفسیر میکند.
شایق در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:
با سلام و سلام ویژه خدمت جناب روفیای گرامی اول از شما تشکر میکنم بخاطر دقت در مطالب و اما بعد اینکه اقای هوگو از شخصیتهای بزرگ ادبی غرب بخصوص فرانسه است و اثار بسیار معروفی دارد من جمله کتاب بینوایان که واقعا ارزش خواندن دارد او گرچه منتقد جدی مسیحیت بود ولی همیشه معتقد به خدا بود و می گفت خدا ماندنی است و نقل قولی که شما از او کرده اید بسیار عمیق است طبق قران خدا نور اسمانها و زمین است و بر کسانی که این نور بتابد و ظرفیت دریافت انرا داشته باشند جانشینان خدا در زمین هستند و اینان انسانهای والایی هستند که هرگز الوده به دنیا نمیشوند
بشیر رحیمی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
"از" در این مصراع، بدون الف آمده، اصلاح شود لطفا:
تپشهای نفس از پرده تحقیق میگوید
مریم ک در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز:
همینطور که شیرین گفته است٬ از نظر عروض و معنی این بیت واو اضافی دارد:
همه دارد و مگر تختی و تاجی
باید باشد: همه دارد مگر تختی و تاجی
با تشکر
روفیا در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:
سلام شایق گرامی
بیت چهارم آنگونه که شما توضیح دادید سخنی از ویکتور هوگوی عزیز را به یادم آورد :
او میگوید خداوند نور است برای آنان که در تاریکی به سر میبرند ولی خداوند در چهره انسانی است برای آنانکه در نورند .
Zohre در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:
در واقعه ی غدیر خم پیامبر(ص) فرمودند:« من کنت مولاه فهذا علی مولاه »؛ (هرکس من مولای او هستم، این علی مولای اوست.) و این جمله را سه بار تکرار فرمودند.
سارا در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۷:
دوستان معنای بیت 9 رو به زبان ساده کسی میتونه بیا ن کنه لطفا؟
مسعود در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۵:
با حامد موافقم
دکتر علی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:
به نظرمن این درسته
پدرم روضه رضوان به دوعالم بفروخت
ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم
عباس رحمانی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲:
خداوند از احوال بندگان درتمام عمرشان اگاه است واگر درتمام عمرم قادر به درک بودم هیچوقت غصه نمیخوردم
عباس رحمانی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹:
رد مکن دراینجا به معنی اصلا نخوردن است ومیگوید بخور ولی کسی متوجه نشود وخئردنت را بر ملا نسازوبین خودت وخدا باشد
۷ در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲: