گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حاجب شیرازی

هیچ ملکی به شرف کشور ایران نشود

بیش از این درهم و آشفته و ویران نشود

اهل و نااهل وی ار متحد از جان نشوند

رنگ ویرانی از این روضه رضوان نشود

شهر شیراز که شیرازه علم است و ادب

مأمن و مسکن غولان بیابان نشود

ای که با خویش به جنگ هستی و با غیر به صلح

از چه رو خاطر جمع تو پریشان نشود

ملک جم قسمت اهریمن ریمن نشود

دیو، اگر خاتم دزدید سلیمان نشود

زینت حضرت انسان نگر، و انسان باش

زآن که جنس سبع از معرفت انسان نشود

ثابت ار، دعوی انسانیت خود نکنی

اصل حیوانی و دعوی تو برهان نشود

نتوان بیهوده زد، لاف بزرگی و کمال

خزف از فخر و شرف گوهر و مرجان نشود

رازداری نبود، راز خود ابراز مکن

محرم راز نبی جز شه مردان نشود

نخرند اهل یقین وسوسهٔ بوالهوسان

نفس شیطان دغا مظهر رحمان نشود

صلح و وصل است مرا، مقصد و امّید که باز

بدل از جنگ و جدل با غم و هجران نشود

هنری نیست به از علم و ادب در عالم

چه توان کرد که مستوجب حرمان نشود

نیست کس محرم اسرار حقیقت «حاجب»

چون گدا، خازن گنجینهٔ سلطان نشود