گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
حافظ

چه بودی ار دل آن ماه مهربان بودی؟

که حال ما نه چنین بودی ار چنان بودی

بگفتمی که «چه ارزد نسیم طرهٔ دوست؟»

گرم به هر سر مویی هزار جان بودی

برات خوش‌دلی ما چه کم شدی یا رب

گرش نشان امان از بد زمان بودی

گرَم زمانه سرافراز داشتی و عزیز

سریر عزتم آن خاک آستان بودی

ز پرده کاش برون آمدی چو قطرهٔ اشک

که بر دو دیدهٔ ما حکم او روان بودی

اگر نه دایرهٔ عشق راه بربستی

چو نقطهٔ حافظ سرگشته در میان بودی

 
 
 
غزل شمارهٔ ۴۴۱ به خوانش فریدون فرح‌اندوز
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل شمارهٔ ۴۴۱ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۴۴۱ به خوانش سارنگ صیرفیان
غزل شمارهٔ ۴۴۱ به خوانش افسر آریا
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خواجوی کرمانی

گرم بهر سر موئی هزار جان بودی

فدای جان و سرش کردمی به جان و سرش

حافظ

همین شعر » بیت ۲

بگفتمی که چه ارزد نسیم طره دوست

گرم به هر سر مویی هزار جان بودی

حافظ

به جان او که گرم دسترس به جان بودی

کمینه پیشکش بندگانش آن بودی

بگفتمی که بها چیست خاک پایش را

اگر حیات گران مایه جاودان بودی

به بندگی قدش سرو معترف گشتی

[...]

صائب تبریزی

اگر نسیم سحرگاه مهربان بودی

ز بوی گل قفسم رشک گلستان بودی

عنان گسسته نمی رفت باد پای نفس

اگر حضور درین تیره خاکدان بودی

گهر غبار یتیمی فشاندی از دامن

[...]

آشفتهٔ شیرازی

بمن گر آن مه بی مهر مهربان بودی

چه غم بکین اگرم دور آسمان بودی

نکات حسن لطیف است و عشق لطف از اوست

برمز عشق هم ایکاش نکته دان بودی

چه فایده که بشیرش زمصر میآید

[...]

صامت بروجردی

تو در مدینه دل شاد و کامران بودی

به پشت پرده عز و علا نهان بودی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه