بهار و گل طربانگیز گشت و توبهشکن
به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن
رسید باد صبا غنچه در هواداری
ز خود برون شد و بر خود درید پیراهن
طریق صدق بیاموز از آب صافی دل
به راستی طلب آزادگی ز سرو چمن
ز دستبرد صبا گرد گل کلاله نگر
شکنج گیسوی سنبل ببین به روی سمن
عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد
بعینه دل و دین میبرد به وجه حسن
صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار
برای وصل گل آمد برون ز بیت حزن
حدیث صحبت خوبان و جام باده بگو
به قول حافظ و فتوی پیر صاحب فن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، به زیبایی بهار و شگفتیهای آن پرداخته شده است. شاعر از گلهای بهاری و شادی ناشی از آنها صحبت میکند و به دور شدن غمها اشاره دارد. باد صبا به عنوان نمادی از تازگی و زندگی، غنچهها را به حرکت درمیآورد و زیباییهای طبیعت را توصیف میکند. شاعر همچنین به اهمیت صدق و راستی در زندگی اشاره میکند و میخواهد از طریق زیباییهای طبیعی به آزادگی دست یابد. در نهایت، به شور و شوق عاشقانه و لذتهای زندگی اشاره میشود و اینکه باید از لحظات خوش زندگی و مجالس خوبان بهره برد.
هوش مصنوعی: بهار فرا رسیده و گلها زیبا و شاداب شدهاند. در این زمان شادمانی، با ترک غم و اندوه، از دل خود غم را دور کن و به شادی بپرداز.
هوش مصنوعی: یک نسیم خوشبو به سمت غنچهای آمد و آن را از پس خود رها کرد و پیراهنش را که به آن بسته بود، درید.
هوش مصنوعی: آموختن صداقت را از آب زلال یاد بگیر و برای دستیابی به آزادی به راستی تلاش کن، مانند سروهایی که در چمن رشد میکنند.
هوش مصنوعی: به دقت به زیبایی گلها و گیسوان پنبهای نگاه کن، که نسیم لطیف بر آنها میوزد و آنها را در هم میپیچد.
هوش مصنوعی: عروسی که از حرم خارج شده، به خوشی و خوشبختی میرسد و با زیبایی و چهره جذابش، دل و ایمان را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: صدای زیبای بلبل عاشق و فریاد هزاران عاشق برای رسیدن به گل، از دنیای غم و اندوه بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: از سخنانی که درباره خوبیها و زیباییهاست بگو، و درباره پیمانهی شراب بگو، به قول حافظ و بر اساس نظر someone که در این زمینه صاحبنظر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فرو شکن تو مرا پشت و زلف بر مشکن
بزن تیغ دلم را ، بتیغ غمزه مزن
چو جهد سلسله کردی ز بهر بستن من
روا بود ، بزنخ بر مرا تو چاه مکن
بس آنکه روز رخ تو سیاه کردم روز
[...]
خدای داند بهتر که چیست در دل من
ز بس جفای توای بیوفای عهدشکن
چو مهربانان در پیش من نهادی دل
نبرد و برد دلم جز به مهربانی ظن
همی ندانست این دل که دل سپردن تو
[...]
ز تاب عنبر با تاب بر سهیل یمن
هزار حلقه شکست آن نگار عهدشکن
چه حلقه ای ؟ که معلق نهاد دام بلا
چه عنبری ؟ که معنبر نمود اصل فتن
گهی ز نافۀ مشکست ماه را زنجیر
[...]
هوا همی بنکارد بحله روی چمن
صبا همی بطرازد بدر شاخ سمن
سمن شکفته فراز چمن چو روی صنم
بنفشه خفته بزیر سمن چو پشت شمن
زمین بخندد هر ساعتی چو چهره دوست
[...]
چرا نگرید چشم و چرا ننالد تن
کزین برفت نشاط و از آن برفت وسن
چنان بگریم کم دشمنان ببخشایند
چو یادم آید از دوستان و اهل وطن
سحر شوم ز غم و پیرهن همی بدرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.