ای صبا گر بُگذری بر ساحلِ رودِ اَرَس
بوسه زن بر خاکِ آن وادی و مُشکین کُن نَفَس
منزلِ سَلمی که بادَش هر دَم از ما صد سلام
پُر صدایِ ساربانان بینی و بانگِ جرس
مَحمِلِ جانان ببوس، آنگه به زاری عَرضه دار
کز فِراقت سوختم ای مهربان فریاد رس
من که قولِ ناصحان را خواندَمی قولِ رَباب
گوشمالی دیدم از هجران که اینم پند بس
عشرتِ شبگیر کن، مِی نوش کاندر راهِ عشق
شَبرُوان را آشناییهاست با میرِ عَسَس
عشقبازی کارِ بازی نیست ای دل! سر بِباز
زان که گویِ عشق نَتْوان زد به چوگانِ هوس
دل به رَغبت میسپارد جان به چشمِ مستِ یار
گر چه هشیاران ندادند اختیارِ خود به کس
طوطیان در شِکَّرِستان کامرانی میکنند
و از تَحَسُّر دست بر سر میزند مسکین مگس
نامِ حافظ گر برآید بر زبانِ کِلکِ دوست
از جنابِ حضرتِ شاهم بس است این مُلتَمَس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیباییهای طبیعت و عشق میپردازد. او از صبا (باد) میخواهد که وقتی بر باغهای کناره رود ارس میگذرد، بر خاک آن سرزمین بوسه بزند و یاد عاشقانهاش را زنده کند. شاعر به شور و شوقی که در سایه عشق وجود دارد اشاره میکند و از دل سوختهاش به خاطر فاصلهاش با محبوبش فریاد میزند. او میگوید که در عشق، نباید به وسوسهها و هوسها گوش داد و باید دل را به عشق واقعی سپرد. در نهایت، به یاد حافظ، شاعر بزرگ، و مقام والای عشق اشاره میکند و میخواهد از او یاد شود.
هوش مصنوعی: ای نسیم، اگر از کنار رود ارس عبور کنی، بر خاک آن سرزمین بوسه بزن و عطر خود را در آنجا منتشر کن.
هوش مصنوعی: خانهی سَلمی که هر لحظه از آن صدای سلامهای پرشور و شوق راهران را میشنوی و صدای زنگ جرس را میدانی.
هوش مصنوعی: با عشق و محبت، آن محبوب را ببوس و سپس با دلتنگی و ناله بگو که از جداییات میسوزم و ای مهربان، به فریاد من برس.
هوش مصنوعی: من نظرات مشاوران را شنیدهام، اما اینقدر درد و رنج ناشی از جدایی را تجربه کردهام که این خود، بزرگترین درس برای من است.
هوش مصنوعی: در شبهای پرشکوه، به خوشی و شادی بپرداز و می بنوش، زیرا در مسیر عشق، شبزندهداران با حال و هوای خود، تجارب و آشناییهای ویژهای دارند که به خوبی با آن آشنا هستند.
هوش مصنوعی: ای دل! عشق بازی کردن کار سادهای نیست. باید به دقت و با آگاهی عمل کنی، چرا که عشق مثل میدانی است که نمیتوان آن را با هوس و تمایلات سطحی بازی کرد.
هوش مصنوعی: دل با میل و اشتیاق خود را به معشوق میسپارد و جانش را به چشمان زیبای او میدهد، هرچند که افراد آگاه به این راحتی اختیار خود را به کسی نمیدهند.
هوش مصنوعی: در سرزمین شیرین، طوطیان خوشحال و راضی هستند، اما مگس بیچاره از حسرت و غصه سرش را به دیوار میکوبد.
هوش مصنوعی: اگر نام حافظ از زبان دوست بگذرد و به حضرت شاه برسد، همین برای من کافی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ای توئی بیچارگان را چاره و فریادرس
ایزد از هر دو بند و سختی مر ترا فریادرس
هرکه را رنجی بدو آمد تو برداری ازو
بر ندارد رنج تو جز کردکار پاک و بس
جز بکردار نشاط و ناز نگذاری قدم
[...]
ای بنظم آراستن با سعد اکبر هم نفس
مدح سعدالملک مسعود بن اسعد گوی و بس
آنکه نفس ناطقه از سینه ارباب نظم
بهر سلک مدح او در نفیس آرد نفس
صدر عالی رأی ملک آرای دستوری که بر
[...]
در ضمیر ما نمیگنجد بغیر از دوست کس
هر دو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس
یاد میدار آنکه: هستی هر نفس با دیگری
ای که بییاد تو هرگز بر نیاوردم نفس
میروی چون شمع و خلقی از پس و پیشت روان
[...]
ز اقتضای دور گردون گر پدید آید ترا
چند روزی در جهان بر قول و فعلی دسترس
بشنو از ابن یمین پندی بغایت سودمند
با سلامت عمر اگر داری بسر بردن هوس
بدمگوی و بدمکن با هیچکس در هیچ حال
[...]
هست پیغامی مرا کو قاصدی مشکین نفس
سست میجنبد صبا ای صبح کار توست و بس
پیش خورشید مرا کاریست وانگه غیر صبح
کیست کو در پیش خورشیدی تواند زد نفس؟
ای نسیم صبح بگذر بر شبستانی که گشت
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.