گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

ای تو مسما و هر دو گیتی اسما

بادا اسما همه فدای مسما

نعت تو از ما تنزه است و تقدس

مدح تو از خود تبارک است و تعالی

ذره چه داند حدیث طلعت خورشید

پشه چه داند رموز خلقت عنقا

پرتوی از نور دانش و کنش تو

در دل دانا فتاد و دست توانا

روح ز بالا بخلقت آمد تا شیب

باز بامرت رود ز شیب ببالا

در همه باطن توئی و از همه ظاهر

در همه پنهان توئی و از همه پیدا

از تو هویدا شده وجود دو گیتی

هم ز دو گیتی وجود تو است هویدا

قطره نیارد صفت ز دریا، لیکن

بر قدر خود کند حکایت دریا

ذره نیارد صفت ز خورشا، لیکن

بر مثل خود کند روایت خورشا

روزنه از ماه می نگوید لیکن

بر حسب خود بود دهانش گویا

نزد همه حاضری و از همه غائب

بر ز همه جا توئی و در بهمه جا

 
 
 
منوچهری

عاقبت کار نیک باید فردا

عاقبت کار، نیک باشد حقا

روی نهاده‌ست کار شاه به بالا

دیدهٔ ما روشنست و کار هویدا

امیر معزی

باغ شد از ابر پر ز لؤلؤ لالا

راغ شد از باد پر ز عنبر سارا

شد به هوا درگسسته رشتهٔ گوهر

شد به زمین برگشاده اَزهَر دیبا

کوه ز لاله‌گرفت سرخی بُسََّد

[...]

سعدی

اول دفتر به نام ایزد دانا

صانع پروردگار حی توانا

اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم

صورت خوب آفرید و سیرت زیبا

از در بخشندگی و بنده‌نوازی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
قاسم انوار

بس بمساجد شدیم بهر تولا

مسجد اقصی کجاست؟ مسجداقصا؟

مسجد اقصای ماست بلده طیب

مسجد اقصی کجاهاست؟ «دنی فتدنا»

مسجد اقصی ظهور قدس تجلی

[...]

امیرعلیشیر نوایی

ای به گلستان هزار نرگس شهلا

در گل گلزار عارضت به تماشا

لاله و گل از تجلی تو به خوبی

قمری و بلبل ز شوق تو به علالا

در رخ روز از رخ تو بارقه مهر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه