گر خدای سپهر یار من است
سیر گردون به اختیار من است
یاری از بندگان نمیخواهم
گر خداوندگار یار من است
آسمان و زمین و جن و ملک
همه مخلوق کردگار من است
گر سگ بارگاه حق باشم
شرزه شیر فلک، شکار من است
از سگم نیز کم بقیمت خوان
گر سگ نفس دون، سوار من است
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
گر خدای سپهر یار من است
سیر گردون به اختیار من است
یاری از بندگان نمیخواهم
گر خداوندگار یار من است
آسمان و زمین و جن و ملک
همه مخلوق کردگار من است
گر سگ بارگاه حق باشم
شرزه شیر فلک، شکار من است
از سگم نیز کم بقیمت خوان
گر سگ نفس دون، سوار من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفت چشمش چو چشم یار من است
این که در دام من شکار من است
دُرج مدح تو غمگسار من است
گوشمال تو گوشوار من است
قمری اندر بهار یار من است
مونس نالهای زار من است
فاخته طوق عشق برگردن
در غم دوست غمگسار من است
بلبل از شاخ گل گشاده زبان
[...]
اینچنین پند بند کار من است
عکس این گوید آنکه یار من است
پیشهٔ مبتذل نه کار من است
شاعری عار اعتبار من است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.