گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

گر خدای سپهر یار من است

سیر گردون به اختیار من است

یاری از بندگان نمی‌خواهم

گر خداوندگار یار من است

آسمان و زمین و جن و ملک

همه مخلوق کردگار من است

گر سگ بارگاه حق باشم

شرزه شیر فلک، شکار من است

از سگم نیز کم بقیمت خوان

گر سگ نفس دون، سوار من است

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
حمیدالدین بلخی

دُرج مدح تو غمگسار من است

گوشمال تو گوشوار من است

سید حسن غزنوی

قمری اندر بهار یار من است

مونس نالهای زار من است

فاخته طوق عشق برگردن

در غم دوست غمگسار من است

بلبل از شاخ گل گشاده زبان

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه