گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

دل عاشق که نازکتر زجام است

چسانش طاقت سنگ ملام است

چه بگریزد زسنگ آنکش نه جام است

چه پرهیز در ننگ آنکش نه نام است

بده در جام جم خون سیاوش

که کیخسرو کنون مارا غلام است

بیا عقد زناشوئی بر آریم

که جفت بنت کرم ابن الکرام است

بچین زلف او گمشد دل ما

از این روگاه دال و گاه لام است

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
باباطاهر

اگر دل دلبر و دلبر کدام است؟

وگر دلبر دل و دل را چه نام است؟

دل و دلبر بهم آمیته وینم

ندونم دل که و دلبر کدام است

عطار

ره میخانه و مسجد کدام است

که هر دو بر من مسکین حرام است

نه در مسجد گذارندم که رند است

نه در میخانه کین خمار خام است

میان مسجد و میخانه راهی است

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۲۵ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
اثیر اخسیکتی

مدامم ده، که ایامم مدام است

شکار عیش را، ایام دام است

بیاور باده ئی، کز وی دو قطره

خرابی دو عالم را تمام است

چه در بند حریفی، باده را باش

[...]

همام تبریزی

تو سلطانی و خورشیدت غلام است

نظر جز بر چنین صورت حرام است

ورای حسن در روی تو چیزی‌ست

نمی‌داند کسی کان را چه نام است

اگر جان را بهشتی در جهان هست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه