گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

ندارم توشه ای از بهر این ره

بجز یکقطره اشک و یکنفس آه

بهای قطره اشکی چه باشد

که دریاهای خون بینم در این راه

زره وامانده ای درمانده خوش گفت

که ره دور است و گام عمر کوتاه

اگر یکدم بغیر از راه حق رفت

از آن یکدم هزار استغفرالله

چو دوری از در دل چند گوئی

که نزدیک است دل را ره بدرگاه