آن مست ببین بی خبر از خویش فتاده
خشت سر خم زیر سر خویش نهاده
سر بر در میخانه و لب بر لب مینا
پا بر سر عقل خرد اندیش نهاده
سلطان جهان است که از روی محبت
سر بر قدم حضرت درویش نهاده
تشویش کجا در دل او راه نماید
او پای بفرق سر تشویش نهاده
زین شربت شیرین بمیالای دهانرا
زیرا که در این نوش، دو صد نیش نهاده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، تصویر فردی مست و غافل از خویش به تصویر کشیده شده که بر روی زمین افتاده و سرش را روی خشت میگذارد. او در کنار درب میخانه نشسته و پا بر سر عقل خود نهاده است. شاعر به محبت و مقام درویش اشاره میکند که در قلبش آرامش دارد و نگران تشویش و مشکلات نیست. او با اشاره به شراب، به شیرینی آن و در عین حال به دسیسهها و مشکلات نهفته در آن اشاره میکند. در کل، شعر به تناقضات زندگی و عشق، همچنین به آرامش درونی در برابر مشکلات میپردازد.
هوش مصنوعی: ببین آن شخص مست را که بیخبر از خود، روی زمین افتاده و برای راحتی سرش، یک سنگ را زیر سرش گذاشته است.
هوش مصنوعی: سر بر در میخانه نهادهام و لبم به لب مینا است، در این حال، پا بر سر عقل و خرد انداختهام. این بیانگر حالتی است که فرد در میخانه و در حال خوشگذرانی و لذت بردن از شراب و جلوههای زندگی است و به عمق فکر و عقل خود توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: سلطان واقعی کسی است که با عشق و محبت سر خود را به نشانه احترام و ارادت بر پای درویش گذاشته است.
هوش مصنوعی: نگرانی و اضطراب هیچگاه به دل او نفوذ نمیکند، چرا که او با یقین و اطمینان قدم بر میدارد و به آن فکر نمیکند.
هوش مصنوعی: از این نوشیدنی شیرین به دهان بزن، زیرا در این شربت، دو صد زخم نهفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.