چند از این ترهات بیحاصل
گفت بیمغز و قول لاطائل
شاعری چیست شعر و نظم کدام
سخن لغو و گفته باطل
مادری را لقب کنی حاتم
ظالمی را صفت نهی عادل
گه کنی وصف از تلال و رسوم
که چنین گفته اعشی و دعبل
بوده این یک سعاد را ماوی
گشته این یک رباب را منزل
گه ستائی بوصف روباهی
که شجاع و غضنفر و باسل
گه سرائی بمدح گمراهی
که حکیم و محقق و کامل
این سخن کی سزاست از دانا
این روش کی رواست از عاقل
چون سراید سخن بلاف و گزاف
مرد دانش پژوه صاحب دل
سخن بیفروغ و کذب و دروغ
کی برآید جز از دل غافل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر ندانی ز زاغور بلبل
بنگرش گاه نغمه و غلغل
ای دو زلفت چو ماه در آخر
وی رخانت چو مشک در اول
احول اکحلی و متفقند
خلق در حسن احول اکحل
شده بار دگر کسی هم جفت
[...]
آمد از حوت برنهاده ثقل
پیشوای ستارگان به حمل
پر لطایف نموده عرض هوا
در طرایف گرفته طول جبل
کرده بر آب و باد و خاک طباع
[...]
نه به ذاتست ساکن هر دل
بلکه لطفش همی کند منزل
جان بیمار در تراقی وتو
میگشائی ز دست او قیفال
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.