رفت از عمرم ای پسر چل سال
نیمه ای خواب و نیمه ای بخیال
از صبا و شباب بگذشتم
تا رسیدم کنون بسن کمال
آفتابم به نیمه روز رسید
که بود نیمه روز وقت زوال
رنج بردم بگرد کردن علم
نز پی گنج و گرد کردن مال
شکرلله که داد بی منت
حق بقدر کفاف مال و منال
نکشیدم بهیچ روی ز خلق
منت احتیاج و ذل سئوال
در پی گرد کردن روزی
سعی کردم و لیک با اجمال
دانم از عمر چند سال برفت
می ندانم که چند ماندم سال
چون جوانی بشد رسد پیری
همچنان کز پی رضاع، فصال
چونکه پیری رسد رود تن را
چستی و در رسد کلال و ملال
شد مرا وقت کوشش و بالش
وقت تواست ای پسر بکوش و ببال
هر چه خواهی ز هیچکس بمخواه
جز خداوند قادر متعال
که مرا داد رایگان همه چیز
عزت و جاه و دانش و اقبال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با بیان احساساتی عمیق درباره گذر عمر و تغییرات زندگی، به تأمل در گذشته و حال خود میپردازد. او از چهل سال عمر خود یاد میکند که نیمی از آن را در خواب و خیال گذرانده و اکنون به سن کمال رسیده است. شاعر از تلاش خود برای یادگیری علم و نداشتن نیاز به دیگران میگوید و از خداوند به خاطر نعمتهایش شکرگزاری میکند. او همچنین به گذر زمان، پیری و کوشش برای دستیابی به اهداف اشاره میکند و به فرزندش توصیه میکند که به جای درخواست از دیگران، تنها از خداوند بخواهد. در نهایت، شاعر برکتهای زندگیاش را از خداوند میداند.
هوش مصنوعی: چهل سال از عمرم گذشت و بیشتر آن را در خواب و خیال سپری کردهام.
هوش مصنوعی: من از روزهای پرطراوت جوانی گذر کردهام و اکنون به مرحلهی پختگی و کمال رسیدهام.
هوش مصنوعی: من در اوج نور و روشنی قرار دارم، زمانی که روز به نیمه رسیده و این لحظه، لحظه تضعیف و زوال است.
هوش مصنوعی: من سختیها را تحمل کردم تا علم را به دست آورم، نه به خاطر ثروت و جمعآوری مال.
هوش مصنوعی: خدایا سپاسگزارم که بدون هیچ خواستهای، به من نعمتهایی به اندازه نیازم عطا کردی.
هوش مصنوعی: من هرگز به خاطر نیاز یا تحقیر از دیگران درخواست نکردم.
هوش مصنوعی: در تلاش برای فراهم کردن روزی بودم، اما به صورت کلی و مختصر.
هوش مصنوعی: میدانم که چند سال از عمرم گذشته، اما نمیدانم که چند سال دیگر در این دنیا میمانم.
هوش مصنوعی: زمانی که انسان جوانی را پشت سر میگذارد، پیری به سراغ او میآید، همانطور که شیرخوارگی پس از دوران شیر خوردن به مرحلهی دیگر میرسد.
هوش مصنوعی: زمانی که پیری به سراغ انسان میآید، انرژی و تواناییهای بدنی او کاهش مییابد و احساس خستگی و دلگیری به او دست میدهد.
هوش مصنوعی: زمان تلاش من فرارسیده و زمان بال و پر گرفتن توست، ای پسر، کوشش کن و قد بکش.
هوش مصنوعی: هر چیزی که میخواهی، از هیچکس جز خداوند توانا درخواست نکن.
هوش مصنوعی: مرا بدون هیچ هزینهای همه چیز بخشید: احترام، مقام، دانش و شانس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا ندانی ره حرام و حلال
نشمرد کس ترا ز اهل کمال
شاد باش ای هیون آخته یال
هیکل کوه کوب و هامون مال
از پیت کوس خورده کوه ثبیر
وز تکت کاخ خورده باد شمال
بوده با رنگ وقت تک همسر
[...]
میل کرد آفتاب سوی شمال
روز فرسوده را قوی شد حال
باد بر شاخ کوفت شاخ درخت
خاک در بیخ دوخت بیخ نهال
کوه در آب رفت از آتش میغ
[...]
مگر آن بخت یابم از اقبال
کافکنم رخت در جهان کمال
ای جناب تو قبلهٔ اقبال
حضرت تو مخیم آمال
دین اسلام را کمال تویی
از تو مصروف باد عین کمال
تو ابو القاسمی بکنیت و هست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.