صافی آبست ز آبگینه هویدا
یا رخ خوب تو شد در آینه پیدا
چو نان سنگی کز آب صاف نمودار
سنگ دلت از صفای سینه هویدا
خیز و در حجره را بمردم در بند
پس بنشین، لعل در تکلم بگشا
لیک در حجره را چه فایده بستن
کز لب بام آمدند بهر تماشا
گو همه عالم نظر کنند و به بینند
ما و تو با هم نشسته یکه و تنها
سفره بیغما برند و خانه بتاراج
خانه خدا در کند چه بر همه کس وا
بر سر بازار مشتری نکند راه
راه مگس چون فتد بدکه حلوا
تنک کمر را برای تفرقه بر بند
تنک شکر را ز بر تجربه بگشا
تا نگشائی دهان میان بنبندی
کس نکند در میانه حل معما
دعوت بی مدعی و خانه خالی
منزل بی ابتدال و نزل مهنا
محفل بی انتظار و مجلس بی غیر
نعمت بی منتها و سفره یغما
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این سروده به تصویر زیبایی از یک رخسار اشاره میکند که مانند آبی صاف و روشن در آینه نمایان است. او با استفاده از تشبیهاتی مانند نان سنگی و سنگدل، به عمق و صفای دل میپردازد. سپس از لزوم برخاستن و صحبت کردن میگوید، اما تردید خود را نسبت به بسته بودن در حجره و فایده آن بیان میکند. او به تنهایی و یکدلی در مقابل تماشاگران اشاره دارد و تأکید میکند که حتی اگر همه دنیا نظارهگر باشند، باقیمانده یک رابطه عمیق و شخصی است. در ادامه به وضعیتی اشاره میکند که در آن، عالم و خلق در بازار با رویکردی سطحی به تماشا میپردازند، بدون اینکه به عمق زندگی توجه کنند. در پایان، شاعر به دعوت و جمعهای بیمعنا و خالی از انتظار اشاره میکند و بیان میکند که در چنین موقعیتی، نعمتها و لذتها نیز بیمعنا میشوند.
هوش مصنوعی: آب زلال و شفاف مانند شیشه است و زیبایی چهره تو در آینه نمایان شده است.
هوش مصنوعی: اگر نان سنگی با آب صاف ساخته شده باشد، دل تو هم از پاکی سینهات روشن و نمایان است.
هوش مصنوعی: بیدار شو و در را به روی مردم باز کن، سپس بنشین و در صحبت های دلنشینت به بیان لعل و گوهر بپرداز.
هوش مصنوعی: اما بستن در اتاق چه سودی دارد، وقتی که از لب بام برای تماشا آمدهاند.
هوش مصنوعی: اگر همه در جهان به ما نگاه کنند و ببینند، ما بیپروا و تنها در کنار هم نشستهایم.
هوش مصنوعی: سفره بیغما برچیده شده و خانه به تاراج رفته است؛ خانه خدا چگونه میتواند در امان باشد، وقتی که این وضعیت بر همه حاکم است؟
هوش مصنوعی: در بازار، مگسها به خاطر وجود حلوا نمیتوانند به راحتی از راه خود عبور کنند؛ زیرا محیط پر از حواس پرتی است که توجهشان را جلب میکند.
هوش مصنوعی: کمربند تنگ را برای جدایی محکم ببند و شکر را از تجربیات گذشته بگشا.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در میان گفتگو چیزی را بیان نکنی، هیچکس نمیتواند معما را حل کند و به نتیجه برسد.
هوش مصنوعی: دعوتی بدون حضور کسی برای دفاع و خانهای خالی از سکنه، مثل جایی است که نه آغاز و نه فرود دارد و در آن آرامشی احساس نمیشود.
هوش مصنوعی: محفل بدون انتظار و جلسهای بدون حسادت، نعمتی بیپایان و سفرهای از انباشت و غنایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاقبت کار نیک باید فردا
عاقبت کار، نیک باشد حقا
روی نهادهست کار شاه به بالا
دیدهٔ ما روشنست و کار هویدا
باغ شد از ابر پر ز لؤلؤ لالا
راغ شد از باد پر ز عنبر سارا
شد به هوا درگسسته رشتهٔ گوهر
شد به زمین برگشاده اَزهَر دیبا
کوه ز لالهگرفت سرخی بُسََّد
[...]
اول دفتر به نام ایزد دانا
صانع پروردگار حی توانا
اکبر و اعظم، خدای عالم و آدم
صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
از در بخشندگی و بندهنوازی
[...]
بس بمساجد شدیم بهر تولا
مسجد اقصی کجاست؟ مسجداقصا؟
مسجد اقصای ماست بلده طیب
مسجد اقصی کجاهاست؟ «دنی فتدنا»
مسجد اقصی ظهور قدس تجلی
[...]
ای به گلستان هزار نرگس شهلا
در گل گلزار عارضت به تماشا
لاله و گل از تجلی تو به خوبی
قمری و بلبل ز شوق تو به علالا
در رخ روز از رخ تو بارقه مهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.