بنویس نامه گر رقم قتل ما بود
چون نقش کلک تو است همان خونبها بود
گر نام من بنامه بدشنام میبری
دشنام کز زبان تو باشد دعا بود
گر بند میکنی و گر آزاد، بنده ایم
لیکن فروختن بدگر کس خطا بود
آخر چرا حواله باغیار میکنی
ما را بگو بمذهب عشق این روا بود
من هر چه میکنی تو سزاوارم از جفا
لیکن جفا ز مثل توئی ناسزا بود
در روی دوست تیر جفایش گر از قفا
آید نه عاشق است که رو در قفا بود
نیکم بگو جواب که هرگز جفا و جور
پاداش دوستی و سزای وفا بود
مثل حبیب حیف بود بنده ای بجور
از بند بندگی تو جانا، رها بود
مهر توام ببسته لب از ماجرای خویش
ورنه میان ما و تو صد ماجرا بود
باشد هزار بنده ترا خوب تر ز من
لکین مرا بمثل تو خواجه کجا بود
آخر بگو که اینهمه کم التفاتیت
با این فقیر خسته بیدل چرا بود
نوک قلم گریست بر احوال زار من
لیکن بنزد آندل سنگین هبا بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر سال عمر من به سر آید روا بود
اندی که سال عیش همیشه به جا بود
پایان عاشقی نه پدیدست تا ابد
پس سال و ماه و وقت در او از کجا بود
ای وای و حسرتا که اگر عشق یک نفس
[...]
جانا ، همه خطاب تو با من جفا بود
وز من جفات را همه پاسخ وفا بود
هرگز مباد با تو جفاکار روزگار
ور چه همیشه کار تو با من جفا بود
ای نزد من ز جان و دل من عزیز تر
[...]
مولی قوام دین که بر اقلیم حلّ و عقد
کلک گره گشای تو فرمان روا بود
تر گردد از حیای کفت ابر هر زمان
وین قطره ها کزو بچکد از حیا بود
با طبع تو مثل نتوان زد ز موج بحر
[...]
آنرا که چون تو لاله رخی در سرا بود
میلش به دیدن گل و سوسن چرا بود؟
سرو و سمن به قد تو مانند و روی تو
گر سرو با کلاه و سمن در قبا بود
در پای خود کشی به ستم هر دمی مرا
[...]
اقبال را بقا نبود دل بر او مبند
عمری که در غرور گذاری هبا بود
ور نیست باورت ز من اینک تو خود ببین
اقبال را چو قلب کنی لابقا بود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.