گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
میرزا حبیب خراسانی

رفته سه سال تا مه خرداد

میکند جور روزه را فریاد

مه خرداد داد می طلبد

که بر او روزه میکند بیداد

کس از این ظالم ستمگاره

مه خرداد را نبخشد داد

گل پر بار بار ننهاده

شهر روزه رسید و بار نهاد

نای بلبل بناله نگشاده

شیخ نای گلو، بوعظ گشاد

ای حریفان بیاری گل و مل

چاره جوئید، کار سخت افتاد

روزه بنیاد عیش را بر کند

که خدایش همی کند بنیاد

میکنم عیش هر چه خواهی گو

مبخورم باده هر چه بادا باد

می بده می مگو که رفت و چه برد

می بده می مگو که مردو که زاد

 
 
 
رودکی

شاد زی با سیاه‌چشمان، شاد

که جهان نیست جز فسانه و باد

ز آمده شادمان بباید بود

وز گذشته نکرد باید یاد

من و آن جعدموی غالیه‌بوی

[...]

فرخی سیستانی

هر که بود از یمین دولت شاد

دل بمهر جمال ملت داد

هر که او حق نعمتش بشناخت

میر مارا نوید خدمت داد

طاعت آن ملک بجا آورد

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ابوالفضل بیهقی

پادشاهی برفت پاک سرشت‌

پادشاهی نشست حورنژاد

از برفته‌ همه جهان غمگین‌

وز نشسته‌ همه جهان دلشاد

گر چراغی ز پیشِ ما برداشت‌

[...]

مسعود سعد سلمان

روزگاریست سخت بی فریاد

کس گرفتار روزگار مباد

شیر بینم شده متابع رنگ

باز بینم شده مسخر خاد

نه به جز سوسن ایچ آزادست

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه