گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قصاب کاشانی

ساقی بیا که باز خراب است حال ما

پیش آر باده ای صنم بی‌زوال ما

جامی بده که دست نشاطی بهم زنیم

شد خشک در قفس همه اعضا و بال ما

ما در غم تو روز شب ای بی‌وفا و تو

در خاطرت نمی‌رسد اصلاً خیال ما

ما خانه‌زاد محنت و اندوه و ماتمیم

فارغ نشین که دهر ندارد مثال ما

از چشمه‌سار، قطره آبی نخورده‌ایم

از آن به شیشه جلوه نماید ، نهالِ ما

قصاب دم مزن که به جایی نمی‌رسد

فریاد نارسای تو و قیل و قال ما

 
 
 
فضولی

ای بسته دانش تو زبان سوآل ما

ناکرده شرح پیش تو معلوم مآل ما

شام و سحر تصور آثار صنع تست

نقش نگار خانه خواب و خیال ما

درک حقیقت تو محالست بر خیال

[...]

صائب تبریزی

در سیر و دور می گذرد ماه و سال ما

چون گردباد ریشه ندارد نهال ما

ذاتی است روشنایی ما همچو آفتاب

نقصی نمی رسد به کمال از زوال ما

در حفظ آبرو ز حبابیم تشنه تر

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
واعظ قزوینی

بالید از رخ تو دل پر ملال ما

از آفتاب به در شد آخر هلال ما

ما ریشه در زمین قناعت دوانده ایم

چون شمع آب میخورد از خود نهال ما

بر چهره شکسته ما، رنگ تهمت است

[...]

جویای تبریزی

از ترک آرزو بفزاید کمال ما

چون موج پرفشاندن دستی ست بال ما

عاشق فریب نیست بت خردسال ما

چون بار دل کشد صنم نونهال ما

از خویش رفتگان ره جستجوی دوست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه