گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

هله! عاشقان، که راهست بهو،زنید هویی

ببرید جمله بر هو،بزنید های و هویی

بکنید خرقها را، که ز زرق رنگ دارد

ز سرشک سیل مژگان بکنید شست و شویی

بزنید حلقه بر در، که خسیس نفس پرور

بخدای ره ندارد،بخدا، بهیچ رویی

شب دوش گفت: جان را خبری رساند جانان

که چو چشمه گشت چشمم، نه چو چشمه ای،چو جویی

که ز عشق اگر نمویی،بنشین، سخن چه گویی؟

بجلال ما،نیابی، بجلال ره بمویی

بنیاز گفتم آخر که: جهان و جان فدایت

کس ازین ندید خوشتر، بزمانه آبرویی

ز جهان و جان برآمد،ز جهانیان سرآمد

به مشام جان قاسم ز تو تا رسید بویی