گنجور

 
قاسم انوار

شماره ۱: سرور سینه من از فروغ روی تو بود - ولی بسوخت بدرد تو جان غم فرسود

شماره ۲: میر مخدوم سفر کرد و دعایی فرمود - همه دلهای عزیزان بفراقش فرسود

شماره ۳: یارب، بحق آنکه تویی عالم اسرار - کز یار سفر کرده ما کیست خبر دار؟