خورشید منور ز جمال تو هویداست
در مشرب عذب تو چه گویم که چه سرهاست؟
عارف نکند منع من از عشق تو، آری
مجنون چه کند؟ کین کشش از جانب لیلاست
عمریست بسر می برم اندر سر کویت
در سایه زلف تو، که آن مایه سوداست
ناصح ز سیاهی دل خویش ندانست
کان زلف سیه پوش تو غارتگر دلهاست
ای دل، همه کس طالب یارند، فاما
تا بخت کرا جوید و دولت ز کجا خاست؟
از بوی می عشق تو شد مست جهانی
زاهد بخرابات مغان آمد و می خواست
گویند که: آن یار ز قاسم نکند یاد
این نیز هم از طالع شوریده شیداست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و جذابیت معشوق و تأثیرات عمیق آن بر عاشق است. شاعر از زیبایی معشوق سخن میگوید و به چالشهای عشق و پیوندهای عاطفی اشاره میکند. او عشق خود را سرشار از احساسات عمیق میداند و بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند مانع عشق او شود. همچنین، از تاثیرات عشق و مستی مرتبط با آن بر جهانیان صحبت میکند و اشاره میکند که بسیاری به دنبال عشق هستند، اما تنها عدهای قادر به یافتن آن هستند. در نهایت، این اشعار نشان دهنده ناتوانی در فراموش کردن معشوق و احساسات است.
هوش مصنوعی: خورشید درخشان beauty تو را به خوبی نشان میدهد. در این مکان دلپذیر و نوشیدنیات، نمیدانم چه باید بگویم که چه زیباییهایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: عارف نمیتواند مانع عشق من به تو شود، زیرا مجنون چه کار میتواند بکند؟ این کشش و جاذبه از طرف لیلاست.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در مسیر عشق تو زندگی میکنم و زیر سایه موهای تو هستم که این برای من بسیار خوشایند و مفید است.
هوش مصنوعی: نصیحتگر از تاریکی دل خود بیخبر بود که موهای سیاه تو دلی را میرباید و غارت میکند.
هوش مصنوعی: ای دل، همه انسانها عاشق و خواهان محبوب هستند، اما شانس و بخت را چه کسی میتواند پیدا کند و قدرت و کامیابی از چه جایی به وجود آمده است؟
هوش مصنوعی: بوی خوش عشق تو باعث intoxication و سکر جهانیان شد، تا جایی که زاهدان به میخانهها آمدند و خواهان می شدند.
هوش مصنوعی: میگویند آن محبوب به قاسم بیتوجه است و این موضوع نیز نتیجه سرنوشت شوم اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست، پیروزی آنجاست
ساقی، تو بده باده ومطرب تو بزن رود
تا می خورم امروز، که وقت طرب ماست
می هست ودرم هست و بت لاله رخان هست
[...]
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست
گویند عقابی به در شهری برخاست
وز بهر طمع پر به پرواز بیاراست
ناگه ز یکی گوشه ازین سخت کمانی
تیری ز قضای بد بگشاد برو راست
در بال عقاب آمد آن تیر جگردوز
[...]
ای صاحب اعلی دل تو عالم اعلاست
رای تو چو خورشید، درخشنده و والاست
گر دهر مُهَنّاست بدین عید همایون
این عید همایون به بقای تو مهناست
عالم به تو خرم شد و گیتی به تو روشن
[...]
شب هست و شراب هست و عاشق تنهاست
برخیز و بیا بتا که امشب شب ماست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.