گنجور

 
قاسم انوار

دلا، ز باده و خُم‌خانهٔ که می‌پرسی؟

ز چشم و غمزهٔ مستانهٔ که می‌پرسی؟

هزار خانه برانداخت عشق عالم‌سوز

درین خرابه تو از خانهٔ که می‌پرسی؟

گذشت نوبت کیخسرو و فریدون شد

درین دیار تو افسانهٔ که می‌پرسی؟

تو جان جمله جهانی و شاه موجودات

به جان تو که ز جانانهٔ که می‌پرسی؟

هزار بحر پر از موج درناب خوشاب

گدای تست، ز دردانهٔ که می‌پرسی؟

تراست رُتبَتِ «سبحانی اعظم الشانی»

ز جعد گیسو و از شانهٔ که می‌پرسی؟

گذشت قصر جلالت ز سقف عرش مجید

زهی کمال! ز کاشانهٔ که می‌پرسی؟

تو شمع جانی و جان جهان چو پروانه

درین میانه ز پروانهٔ که می‌پرسی؟

به پیش قاسم بی‌دل، که بحر جرعه اوست

ز جام باده و پیمانهٔ که می‌پرسی؟