ای دوست، دلم راهوس باده حمراست
زان باده حمرا که درو نور تجلاست
مستان خرابیم، سراز پای ندانیم
این حیرت و دهشت همه از جودت صهباست
خواهی لقب از خضر کن و خواه مسیحا
عشقست بهر حال که او محیی موتاست
ای خواجه، اگر معرفتی نیست محالست
گر معرفتی هست، نصیب دل داناست
تا کی بلب جوی ز حیرت زدگانی؟
از جوی گذر کن که درین سوی تماشاست
از عشق جهانگیر، که عالم همه مستند
گر عشق و سلامت طلبی مایه سود است
قاسم ز سر کوی تو هرگز نشود دور
چون نور تجلی ز جبین تو هویداست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و حال و هوای مستی میپردازد. او از بادهای سخن میگوید که نور و تجلی در آن وجود دارد و بیان میکند که مستان واقعی نمیدانند چه بر سرشان آمده است. شاعر به اهمیت عشق اشاره میکند که میتواند زندگی را زنده کند و میگوید که اگر کسی معرفت نداشته باشد، دچار ناامیدی خواهد شد. او همچنین به زیبایی تماشا در زندگی اشاره میکند و بر لزوم گذر از حیرتها و رسیدن به حقیقت عشق تأکید میکند. در پایان، شاعر بیان میکند که هرگز نمیتوان از عشق واقعی فاصله گرفت، چرا که عشق همانند نور از پیشانی محبوب درخشان است.
هوش مصنوعی: ای دوست، دلم در پی شراب سرخ و دلپذیر است، چون این شراب سرخ در خود نوری دارد که درخشندگیاش دل را جلا میدهد.
هوش مصنوعی: ما در حالتی از سرمستی و نابودی هستیم و هیچ چیز از قدمت و جایگاه خود را نمیدانیم. این حالت شگفتی و هیجان که در ما ایجاد شده، همه ناشی از محبت و کرم آن شراب دلانگیز است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی به مقام و عنوانی بزرگ برسیدی، میتوانی از شخصیتهایی چون خضر یا مسیح استفاده کنی، اما در هر صورت عشق همان چیزی است که جان را زنده میکند.
هوش مصنوعی: ای آقا، اگر درک و شناختی وجود ندارد، ممکن نیست که بخواهی چیزی را درک کنی. اما اگر درکی هست، دل آدمی به خوبی میداند که چه چیزی نصیبش خواهد شد.
هوش مصنوعی: تا کی باید در انتظار و سردرگمی بمانی؟ از این وضعیت خارج شو، چون آنسوی این دنیای پر از سردرگمی، چیزی برای تماشا وجود دارد.
هوش مصنوعی: عشق جهانی را فراگرفته که همه موجودات تحت تأثیر آن قرار دارند، و اگر به دنبال عشق و سلامت باشی، در این راه بهرهمند خواهی شد.
هوش مصنوعی: قاسم هرگز از محل تو دور نخواهد شد، چون نور درخشش ز جبین تو نمایان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست، پیروزی آنجاست
ساقی، تو بده باده ومطرب تو بزن رود
تا می خورم امروز، که وقت طرب ماست
می هست ودرم هست و بت لاله رخان هست
[...]
امروز به هر حالی بغداد بخاراست
کجا میر خراسانست پیروزی آنجاست
گویند عقابی به در شهری برخاست
وز بهر طمع پر به پرواز بیاراست
ناگه ز یکی گوشه ازین سخت کمانی
تیری ز قضای بد بگشاد برو راست
در بال عقاب آمد آن تیر جگردوز
[...]
ای صاحب اعلی دل تو عالم اعلاست
رای تو چو خورشید، درخشنده و والاست
گر دهر مُهَنّاست بدین عید همایون
این عید همایون به بقای تو مهناست
عالم به تو خرم شد و گیتی به تو روشن
[...]
شب هست و شراب هست و عاشق تنهاست
برخیز و بیا بتا که امشب شب ماست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.