پیش از بنای مدرسه و رسم خانقاه
از نور روی دوست بدو برده ایم راه
جان بود جام بود و می ناب ارغوان
آن می که پیش او خجلست آفتاب و ماه
خرم دلی، که از همه آزاد و فرد شد
جز روی دوست روی ندارد بهیچ راه
یک لحظه از مشاهده دوست وا ممان
در خود نظر مکن، که غیورست پادشاه
در مصر کاینات عزیز جهان شوی
گر یوسف دلت بدر آید ز قعر چاه
در نیمه ره ممان، که چو غوره ترش شوی
«الا الله » ار نگویی کفرست «لااله »
از عجله دور باش و تأنی روا مدار
ای دل، صبور باش، که دورست پیشگاه
معشوق من، مسوز مرا بیش ازین، که من
از جور تو بحضرت عشق آورم پناه
مستست قاسمی و بره راست میرود
از ننگ طعنهای رقیبان رو سیاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف عشق و محبت میپردازد و اهمیت دیدار دوست را بیان میکند. او میگوید که قبل از ساخت مدرسه و خانقاه، انسان باید راه عشق را بپیماید و از زیباییهای مهر الهی بهرهمند شود. عشق، جان و روح انسان را زنده میکند و ایستایی از عشق را موجب میشود. شاعر به دقت هشدار میدهد که از توجه به دیگران دوری کنید و تنها به عشق و زیباییهای دوست نظر کنید. همچنین تأکید میکند که لحظهای از دیدار دوست غافل نشوید، چرا که عشق همچون پادشاهی غیور است که باید به آن احترام گذاشت. نهایتاً، شاعر دعوت به صبر و تحمل میکند تا به پیشگاه محبوب نزدیکتر شویم و از رنجها و ننگهای دنیا به عشق پناه ببریم.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه مدرسهها ساخته شوند و خانقاهها رسم شوند، ما از نور چهره دوست راه را یافتهایم.
هوش مصنوعی: جان همچون جامی پر از شراب ناب ارغوانی است؛ آن شرابی که در مقابلش خورشید و ماه به شرم میآیند.
هوش مصنوعی: کسی که دلش شاد و آزاد است، به هیچ چیز و هیچ کس وابسته نیست و تنها به چهرهی محبوبش میاندیشد.
هوش مصنوعی: در یک لحظه فکر نکن که میتوانی به آسانی از دیدن دوست خود فاصله بگیری، زیرا او بسیار حساس و غیرتی است.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی در دنیا به مقام بلند و ارجمندی برسی، باید همچون یوسف، دل خود را از زبالههای خودخواهی و مشکلات رها کنی و از دنیای تاریکیها و چالشها به نور و روشنایی برسی.
هوش مصنوعی: در میانهی راه توقف نکن، زیرا اگر در این مسیر به تلخی بیفتی و بگویی «جز خدا» کفر گفتهای.
هوش مصنوعی: ای دل، از شتاب دوری کن و اجازه نده که صبر را فراموش کنی، زیرا در انتظار چیزی بزرگ هستی که هنوز به آن نرسیدهای.
هوش مصنوعی: عشق من، بیشتر از این ناراحتم نکن، چون من از ظلم تو به عشق پناه میآورم.
هوش مصنوعی: مست قاسمی به شکلی شاد و با اعتماد به نفس در حال حرکت است و از ننگ و لکههای ناشی از حرفهای زشت و طعنههای رقبایش بیخبر و بیاعتنا میگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با من به شابهار به سر برد چاشتگاه
ماه من آنکه رشک برد زود و هفته ماه
گفت: این فراخ پهنا دشت گشاده چیست
گفتم: که عرضه گه شه بیعدد سپاه
گفتا: چه خوانم این شه آزاده را بنام ؟
[...]
گر شوم بودتی بغلامی بنزد خویش
با ریش شوم تر ببر ما هر آینه
بر وی تو بروشنی از مهر و ماه به
زلفین تو ببوی ز مشک سیاه به
تو چون بنفشه ای و دگر نیکوان چو کاه
دانی هر آینه که بنفشه ز کاه به
گر من دل کسی بنوازم مشو ز جای
[...]
دهقان بی ده است و شتربان بی شتر
پالان بی خر است و کلیدان بی تزه
انصاف من بده که همی خواهم از تو داد
زیرا که بر سخن توئی امروز پادشاه
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.