گنجور

 
قاسم انوار

ای آفتاب روی تو را پرده‌دار ماه

بر جمله دلبران جهان خسروی و شاه

ما گر کنیم طاعت و گر معصیت کنیم

جان‌ها ز لطف و از کرم توست در پناه

دنیا به شور آید و عالم تبه شود

آن دم که در عداوت من کژ نهی کلاه

ای سرو ناز، تازه و تر می‌روی، دمی

خوش باشد ار به سوی غریبان کنی نگاه

فرمان عشق هر چه که باشد بدان رویم

ما بنده‌ایم و صولت عشق تو پادشاه

در راه عشق کشتن و آویختن بود

رنگی دگر نباشد بالاتر از سیاه

گفتند عارفان که: ادب را نگاه دار

از قول پیر مدرسه و اهل خانقاه

مقصود هر دو کون ببخشد به یک زمان

از دوست غیر دوست مرادی دگر مخواه

تو پادشاه عشقی و قاسم گدای توست

دل‌ها نگاه دار، که اینست شاهراه

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رودکی

من موی خویش را نه از آن می کنم سیاه

تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه

چون جامه‌ها به وقت مصیبت سیه کنند

من موی از مصیبت پیری کنم سیاه

قطران تبریزی

ای نیکخوی مردم ای نیک خوی شاه

تو نیکخواه شاه و ترا بخت نیکخواه

اندر میان رزم نمانی مگر بشیر

اندر میان بزم نمانی مگر بماه

هم آلت نبیدی و هم آلت سلاح

[...]

مسعود سعد سلمان

ای روی تو به خوبی افزون ز مهر و ماه

بهرام روز باده بهرام رنگ خواه

اندوه این جهان مخور ای ماه شاد باش

کامروز شادمانست از تخت و تاج شاه

افروخته ست طبعش و افراخته محل

[...]

وطواط

ای یک غلام تو به گه حرب صد سپاه

اندر جوار جاه تو اسلام را پناه

مقبل‌ترین عالمی و طالع تو را

هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه

موج سخاوت تو رسیده به شرق و غرب

[...]

سوزنی سمرقندی

چون در هوای دل تن من گشت پادشاه

آمد به پیش سینه من از سفه سپاه

لشکرگه سفاهت من عرضه داد دیو

من ایستاده همبر عارض بعرضه گاه

دیو سیه گلیم بران بود تا کند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه