گنجور

 
قطران تبریزی

ای نیکخوی مردم ای نیک خوی شاه

تو نیکخواه شاه و ترا بخت نیکخواه

اندر میان رزم نمانی مگر بشیر

اندر میان بزم نمانی مگر بماه

هم آلت نبیدی و هم آلت سلاح

هم زینت سرائی و هم زینت سپاه

همچون دل فرشته دلت خالی از بدی

همچون تن ستاره تنت فارغ از گناه

با دولت تو کاه ببالد بسان کوه

با هیبت تو کوه بنالد بسان کاه

آهنگ راه دارد شاه اندرین دو روز

من هیچگونه اسب ندارم سزای راه

من بنده را امید بفضل و سخای تست

گر فضل تو نباشد باز اوفتم ز شاه

 
 
 
رودکی

من موی خویش را نه از آن می کنم سیاه

تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه

چون جامه‌ها به وقت مصیبت سیه کنند

من موی از مصیبت پیری کنم سیاه

مسعود سعد سلمان

ای روی تو به خوبی افزون ز مهر و ماه

بهرام روز باده بهرام رنگ خواه

اندوه این جهان مخور ای ماه شاد باش

کامروز شادمانست از تخت و تاج شاه

افروخته ست طبعش و افراخته محل

[...]

وطواط

ای یک غلام تو به گه حرب صد سپاه

اندر جوار جاه تو اسلام را پناه

مقبل‌ترین عالمی و طالع تو را

هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه

موج سخاوت تو رسیده به شرق و غرب

[...]

سوزنی سمرقندی

چون در هوای دل تن من گشت پادشاه

آمد به پیش سینه من از سفه سپاه

لشکرگه سفاهت من عرضه داد دیو

من ایستاده همبر عارض بعرضه گاه

دیو سیه گلیم بران بود تا کند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
ادیب صابر

موی سیاه من ز زمانه سپید شد

وین نامه سپید شد از معصیت سیاه

زان تیره گشت همچو گنه چشم روشنم

تا نیز چشم من نکند درگنه نگاه

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه