گفت: نور آسمانست و زمین
وصف حق را رحمة للعالمین
این روایت را که داند؟ راهرو
وین هدایت را که بیند؟ راه بین
گرنه ای محجوب، استعجاب چیست؟
نور حق بین در مکان و در مکین
کی بدی ادراک در سمع و بصر؟
گر نبودی نور حق در ما و طین؟
بر نیفشاند کسی دستی بوجد
تا نیاید دست او در آستین
گر نبودی نور حق در آب و خاک
صورت معنی نبودی مستبین
در حقیقت مبدء ومرجع تویی
«یا الهی،انت خیرالوارثین »
چون مهینی قیمت خود را بدان
«خالق الانسان من ماء مهین »
جان قاسم زنده از عشق تو شد
«یا غیاثی، انت رب العالمین »
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر درم داری، گزند آرد بدین
بفگن او را گرم و درویشی گزین
حکمتی بشنو به فضل ای مستعین
پاک چون ماء معین از بومعین
چون بهشتت کی شود پر نور دل
تا درو ناید ز حکمت حور عین؟
دل به حورالعین حکمت کی رسد
[...]
دین روز ای روی تو آگفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین
با می و می خوردن دین را چه کار
می خور و می نوش و قوی دار دین
هر گنهی کز می حاصل شود
[...]
آفتاب شرع و دریای یقین
نور عالم رحمة للعالمین
بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.