«حمدلله » گفت رب العالمین
من چه گویم تا چه حکمت هاست این؟
آفتاب از ذره می خواهد مراد
مستعان خود گفت قول مستعین
چون دعا می خواست از هر پیرزن؟
سید السادات فخر المرسلین
عقد زلفش تاب و چین دارد بسی
«اطلبوا العلم و لو بالصین » ببین
راه بس دورست، ای صاحب قبول
از در تقلید تا عین الیقین
راه را رفتند مستان ازل
آمنین و سالمین و غانمین
در پس دیوار هستی مانده ای
آخر، ای دل، تا بکی باشی چنین؟
نقش خود بگذار و نقش دوست گیر
تا بدانی سر «خیرالوارثین »
قاسمی،در پیش نازش جان بده
ناز بردن خوش بود زان نازنین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان اهمیت علم و آگاهی میپردازد و میگوید که دستیابی به حقیقت و معرفت نیازمند تلاش و جستجو است. اشاره دارد به ارتباط معنوی و عمیق انسان با خداوند و جستجوی رازهای هستی. شاعر به سراغ ناز و جاذبههای الهی میرود و از انسان میخواهد تا در مسیر علم و معرفت گام بردارد و از تقلید به یقین برسد. در نهایت، تأکید بر عشق و ارادت به پیامبر (ص) و درک مقام او به عنوان موصل به حقیقت است.
هوش مصنوعی: خدا را شکر میگوید، پروردگار جهانیان. من چه بگویم درباره این همه حکمتهایی که موجود است؟
هوش مصنوعی: خورشید از ذره میخواهد تا به آرزوی خود برسد، بنابراین گفت: این درخواست را برآورده کن.
هوش مصنوعی: وقتی از هر زن سالخورده دعا میخواستند، سید السادات، بهترین پیامبر، پاسخ میداد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و جذابیت موهای معشوق اشاره میکند که پر از تاب و چین است. او همچنین به اهمیت و ارزش علم و دانش اشاره میکند و برای آن یک تاریخچه یا مسیر دوردست را مثال میزند. با این تعبیر، poet زیبایی را در کنار ارزشمندی علم قرار میدهد و نتیجه میگیرد که حتی اگر برای دستیابی به علم، مجبور به سفر به دورترین جاها باشیم، باید این کار را انجام دهیم.
هوش مصنوعی: راهی که در پیش است بسیار طولانی است، ای کسی که شایسته پذیرش هستی؛ از در تقلید تا رسیدن به یقین واقعی.
هوش مصنوعی: مستان در آغاز مسیر خود را پیمودهاند و از آن به سلامت و آرامش رسیدهاند.
هوش مصنوعی: ای دل، تا کی میخواهی پشت دیوارهایی که بر زندگی و وجودت سایه انداختهاند بمانی؟
هوش مصنوعی: برای اینکه بفهمی چه چیز ارزشمند است، ابتدا خود را در موقعیتی قرار بده و سپس درک کن که چگونه دوستانت میتوانند در زندگیات تأثیر بگذارند.
هوش مصنوعی: ای قاسمی، برای زیبایی و ناز او جان خود را فدای او کن؛ زیرا از آن نازنین، لذت بردن بسیار خوشایند است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر درم داری، گزند آرد بدین
بفگن او را گرم و درویشی گزین
حکمتی بشنو به فضل ای مستعین
پاک چون ماء معین از بومعین
چون بهشتت کی شود پر نور دل
تا درو ناید ز حکمت حور عین؟
دل به حورالعین حکمت کی رسد
[...]
دین روز ای روی تو آگفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین
با می و می خوردن دین را چه کار
می خور و می نوش و قوی دار دین
هر گنهی کز می حاصل شود
[...]
آفتاب شرع و دریای یقین
نور عالم رحمة للعالمین
بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.