ما داغ آرزوی تو داریم بر جبین
ما در هوای عشق تو داریم عقل و دین
هرجا که هست بنده عشقیم، لایزال
دل را نگاه دار، تو ای شاه راستین
ما را پناه بخش باین عشق چاره ساز
یا رب بحق حرمت مردان راهبین
بی عشق نیست جمله ذرات کاینات
هرجا که هست شیوه عشقست در کمین
در ظل عشق باش، بهرجا که می روی
از عشق وا ممان، که ضلالی بود مبین
ما بوده ایم اهل مناجات را امان
ما بوده ایم اهل خرابات را امین
هرجا که بوده ایم همه فاش دیده ایم
عکس جمال روی تو در لعبتان چین
آنجا که آفتاب جمال تو شعله زد
ما را بپیش روی تو روییست بر زمین
آخر ز روی لطف نظر کن بحال ما
قاسم ز خرمن تو گداییست خوشه چین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق عاشقانه و اشتیاق نسبت به معشوق است. شاعر از داغی آرزو و عشق خود سخن میگوید و به اهمیت عشق به عنوان نیرویی که عقل و دین را تحت تاثیر قرار میدهد، اشاره دارد. او خود را بنده عشق میداند و از معشوق میخواهد که به او پناه دهد. همچنین به این نکته اشاره میکند که بدون عشق، هیچ چیزی در کائنات معنا ندارد و عشق همواره در کمین است. شاعر از تجربههای خود در مناجات و عشق و همچنین زیبایی معشوق سخن میگوید و در آخر از معشوق میخواهد که به حال او نظر کند.
هوش مصنوعی: ما به خاطر آرزوی تو، نشانهای از درد و حسرت روی پیشانیمان داریم و در عشق تو، عقل و دین را فراموش کردهایم.
هوش مصنوعی: هر جا که باشیم، ما پیرو عشق هستیم. همواره دل را حفظ کن، ای پادشاه واقعی.
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، ما را در این عشق نجات ده و یاری کن، به حق حرمت مردان پاک و راهبان.
هوش مصنوعی: هیچ کجای جهان بدون عشق وجود ندارد. در هر جایی که برویم، نشان و آثار عشق در کمین ماست.
هوش مصنوعی: در زیر سایه عشق زندگی کن و هر جا که میروی، عشق را فراموش نکن، زیرا این یک گمراهی واضح است.
هوش مصنوعی: ما در دعا و نیایش، امنیت و آرامش بخشیم و همچنین در مکانهای خراب و بینظم، اعتماد و امانتداری داریم.
هوش مصنوعی: هر جا که بودهایم، همیشه تصویر زیبایی چهره تو را در بازیهای دختران چین مشاهده کردهایم.
هوش مصنوعی: در جایی که زیبایی تو مانند آفتابی درخشان میتابد، ما با چهرهای در برابر تو بر زمین ایستادهایم.
هوش مصنوعی: لطفاً با نگاهی مهربان به حال ما توجه کن، زیرا قاسم، همانند یک گدای بینوا، از خرمن نعمتهای تو دانهای برای خود بر میچیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین
با هر که نیست عاشق کم گوی و کم نشین
باشد که در وصال تو بینند روی دوست
تو نیز در میانهٔ ایشان نه ای، ببین
با عاشقان نشین و همه عاشقی گزین
با هر که نیست عاشق کم گوی و کم نشین
باشد که در وصال تو بینند روی دوست
تو نیز در میانهٔ ایشان نهای ببین
ای خانه مبارک و باغ بآفرین
فرخنده باد و فرخ بر خسرو زمین
شاهنشه زمانه ملک زاده بو سعید
مسعود با سعادت و سلطان راستین
تابود بود و از پس این تابود بود
[...]
ای چرخ ملک و دولت و سلطان داد و دین
مسعود شهریار زمان خسرو زمین
در بزم و رزم نوری و ناری نه ای نه ای
سوزان تری از آن و فروزنده تری ازین
بادی به وقت حمله و کوهی به گاه حلم
[...]
آن بت که هست چهرهٔ خور پیش او رهین
صد حلقه دارد از سه طرف هر طرف یمین
پیوسته در میانهٔ هر حلقهای دلی
چون خاتمی شده که کبودش بود نگین
گاهی ز تاب زلف به گل بر نهد کمند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.