از عیان گر واقفی، بگذر ز عین
«این تمشی؟ این تمشی؟ این این »؟
«نحن اقرب » گفت «من حبل الورید»
مقصد عالم تویی در نشأتین
گر تو زینی دور باش از شین نفس
هر دو با هم راست ناید زین و شین
تا ترا جهل جبلی غالبست
وا ندانی شین را هرگز ز زین
سخت محرومی و بس بی بهره ای
چون مسلط شد یزیدت بر حسین
شارب شرب خدا جان و دلست
پیش خواجه سبلتست و شاریین
قاسمی را کی توانی دید راست؟
چونکه غالب گشت بر عین تو غین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بررسی مفاهیم عمیق عرفانی و تربیتی میپردازد. شاعر به اهمیت درک و شناخت خود و موانع در شناخت حقیقت اشاره دارد. او به نوعی به فرد میگوید که از جهالت و نادانی خود فراتر برود و به معرفت و آگاهی برسد. زین و شین نمادهایی هستند که نشان میدهند چگونه دو حقیقت میتوانند با هم در تضاد باشند، اما در نهایت تاکید بر این دارد که هدف نهایی، فهم عمیقتر از عالم وجود و شناخت خود است. شاعر از وضعیت انسانها در ارتباط با خدا و مسائل انسانی صحبت میکند و به خلاصهای از معنای وجودی اشاره دارد.
هوش مصنوعی: اگر به حقیقت آگاه هستی، از سطح ظاهری بگذر و به عمق معنی آن توجه کن.
هوش مصنوعی: ما به تو نزدیکتر از رگ گردن هستیم، مقصود تویی در دو عالم (دنیا و آخرت).
هوش مصنوعی: اگر تو از حرف «ز» دور باشی، نمیتوانی به خوبی با حرف «ش» کنار بیایی. هر دو با هم، درستی نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: وقتی که جهل و نادانی بر تو چیره است، هرگز نخواهی توانست تفاوت میان چیزهای مختلف را درک کنی.
هوش مصنوعی: تو در محرومیت و بینصیب هستی، زیرا وقتی یزید بر حسین مسلط شد، این وضعیت پیش آمد.
هوش مصنوعی: نوشیدن این شربت همانند آبی است که روح و جان را سیراب میکند، و در پیش خدای بزرگ ارزش و اهمیت زیادی دارد. در حالی که برای بنده، این نوشیدنی به عنوان لذتی برتر و ارزشی خاص دیده میشود.
هوش مصنوعی: قاسمی را نمیتوانی به درستی ببینی، چون غمی که بر چشمت نشسته، بر او غالب شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر درم داری، گزند آرد بدین
بفگن او را گرم و درویشی گزین
حکمتی بشنو به فضل ای مستعین
پاک چون ماء معین از بومعین
چون بهشتت کی شود پر نور دل
تا درو ناید ز حکمت حور عین؟
دل به حورالعین حکمت کی رسد
[...]
دین روز ای روی تو آگفت دین
می خور و شادی کن و خرم نشین
با می و می خوردن دین را چه کار
می خور و می نوش و قوی دار دین
هر گنهی کز می حاصل شود
[...]
آفتاب شرع و دریای یقین
نور عالم رحمة للعالمین
بود شاهی در زمانی پیش ازین
ملک دنیا بودش و هم ملک دین
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.