من بیچاره سودا زده سرگردانم
که باوصاف خداوند سخن چون رانم؟
من و توحید تو؟هیهات! دلم می لرزد
این قدر بس که حدیثت بزبان می رانم
کردگارا، ملکا، پادشها، دیانا
چونکه بی چونی، من چون ترا چون دانم؟
نظری کن ز سر لطف، که عمریست که من
در بیابان تمنای تو سرگردانم
با هر جودی و قیوم وجودی بیقین
«حسبناالله کفی » قاعده ایمانم
همجی کرد سئوالی که: بگو حق بکجاست؟
گفتم: آخر همه جا، در همه جا می دانم
من بسامان صفات تو کجا ره یابم؟
عاجزم، خسته دلم، بی سر و بی سامانم
گر قبولم کنی از لطف و کرم یک نفسی
همه اقبال جهان را بجوی نستانم
همه جا، از همه رو، روی تو در جلوه گریست
مصحف روی ترا از همه رو می خوانم
چند روزیست که قاسم ز تو ماندست جدا
بس عجب مانده ام، ای دوست، عجب می مانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساس پوچی و سرگردانی شاعر میپردازد که در جستجوی خداوند و توحید اوست. شاعر با زبان احساسات عمیق خود، از longing (آرزو) و عطشی که نسبت به معبودش دارد سخن میگوید و بیان میکند که چقدر در بیابان دلتنگی برای دیدار او سرگردان است. او از خداوند میخواهد که نگاهی به او بینداز و با ذکر صفات الهی، احساس ناتوانی و خستگی خود را بیان میکند. در پایان، شاعر به غم جدایی از محبوبش اشاره میکند و از دوری او دچار حیرت است.
هوش مصنوعی: من بیچاره و پریشان هستم که چگونه میتوانم درباره صفات خداوند با دیگران صحبت کنم؟
هوش مصنوعی: چطور میتوانم با توحید تو هم صحبت شوم؟ به قدری از این موضوع هراسانم که دلم به لرزه میافتد هنگامی که نام تو را بر زبان میآورم.
هوش مصنوعی: ای خدای بزرگ و پادشاه جهانیان، تو که در وجودت هیچ نقصی نیست، من چگونه میتوانم تو را بدون وجود خودت بشناسم؟
هوش مصنوعی: لطفی بفرمایید و نگاهی به من بیندازید؛ زیرا سالهاست که در دل آرزوی شما و در تنهایی زندگی سرگردان ماندهام.
هوش مصنوعی: با هر نوع و حالتی که وجود داشته باشد، یقین دارم که «کافی است خدا برای ما» قاعدهای در ایمان من است.
هوش مصنوعی: سؤالی مطرح شد که: بگو حق کجاست؟ گفتم: در واقع حق در همه جا وجود دارد و من این را میدانم.
هوش مصنوعی: من چگونه میتوانم به ویژگیهای تو برسم؟ من ناتوانم، دلزدهام و بدون ترتیب و نظم هستم.
هوش مصنوعی: اگر از لطف و محبت تو بپذیریم، کافی است که یک نفس از تو داشته باشم تا بتوانم تمام خوشبختیهای دنیا را به دست آورم.
هوش مصنوعی: در هر مکان و از هر زاویه، زیبایی تو درخشش پیدا کرده است. و من به هر طریقی از روی تو را به دقت مینگرم.
هوش مصنوعی: مدتی است که قاسم از تو دور شده و من از این جدایی بسیار متعجبم. ای دوست، همچنان در این تعجب به سر میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بس سفالین لب و خاکین رخ و سنگین جانم
آتشین آب و گلین رطل کند درمانم
دست بوسم که گلین رطل دهد یار مرا
گر دهد جام زرم دست بر او افشانم
منم از گل به گلین رطل خورم گلگون می
[...]
آن نه روی است که من وصف جمالش دانم
این حدیث از دگری پرس که من حیرانم
همه بینند نه این صنع که من میبینم
همه خوانند نه این نقش که من میخوانم
آن عجب نیست که سرگشته بود طالب دوست
[...]
جان برای تو که هم دردی و هم درمانم
سر فدای تو که هم جانی و هم جانانم
با تو چون قامت تو از دگران آزادم
بی تو چون وصل تو از بی نظران پنهانم
لوح سودای تو چون باد ز سر می گیرم
[...]
ناتوانم به غم عشق تو و نتوانم
که کنم ترک غم عشق تو تا بتوانم
تا به کی ز آتش عشق تو جهانی سوزد
کز غم هجر تو جانا به لب آمد جانم
تو طبیب دل پردرد من خسته دلی
[...]
فقر میگفت که: من خسرو جاویدانم
شاه میگفت که: من سایهٔ آن سلطانم
فقر می گفت: بهر حال منم شمس منیر
شاه میگفت: من اینجا قمری پنهانم
فقر میگفت که: بسیار تکبر مپسند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.