بنادانان مگو سر حقایق
که هر گوشی سخن را نیست لایق
ولی گر فرصتی باشد توان گفت
بگوش جان عذرا، سر وامق
سخن از توبه و تقوی رها کن
ز مستی گو بسرمستان عاشق
دلی باید که اندر راه معنی
ز صفوت دم زند چون صبح صادق
اگر هشیار راهی نوش بادت
وگر مستی مکن بحث علایق
بجز عشقت درین ره کس ندیدم
امین خاطر و یار موافق
مگو با غافلان اسرار، قاسم
خلایق را نداند غیر خالق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان نکات عمیق عرفانی و معنایی میپردازد. شاعر به ما میگوید که در برابر حقیقت و معانی عمیق، بسیاری از افراد ظرفیت درک ندارند. اگر فرصتی فراهم شود، میتوان به حقیقتهای عمیق سخن گفت. او از توبه و تقوی به خاطر مستی و شیدایی عاشقانه صحبت میکند و میگوید که دلی باید داشت که در پی معانی عمیق باشد. شاعر اشاره میکند که اگر هشیار باشی، نوش و خوشی در راه معنویت خواهی یافت و اگر مست باشی، نباید به امور دنیوی بپردازی. او عشق را اصل و رکن این مسیر میداند و بیان میکند که جز عشق هیچ کس را در این راه نداشته است. در انتها، بر اهمیت دانستن اسرار الهی و عدم قضاوت نسبت به دیگران تأکید میکند.
هوش مصنوعی: به نادانان درباره حقیقتها چیزی نگو، چرا که هر کسی قابلیت شنیدن و درک این سخنان را ندارد.
هوش مصنوعی: اگر فرصتی پیش بیاید، میتوانم با جان و دل به عذرا بگویم که سر وامق چیست.
هوش مصنوعی: سخن درباره توبه و پرهیز را رها کن و از حال خوشی و شوق عاشقانهام بگو.
هوش مصنوعی: دلی باید که در مسیر درک حقیقت، از پاکی و صفای خود سخن بگوید، مانند صبح روشنی که آغاز یک روز جدید را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر هوشیار هستی به دلآرامی و شادی بپرداز و اگر در حال مستی هستی، به مسائل و دغدغههای زندگی فکر نکن.
هوش مصنوعی: به جز عشق تو، در این راه، کسی را نمیبینم که قابل اعتماد و همراهی مناسب باشد.
هوش مصنوعی: با افرادی که آگاهی ندارند، از رازها صحبت نکن. تنها کسی که حقیقت خلقت را میداند، خالق است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شقیق النفس هات علی الشقائق
شرابی کان بدین وقت است لایق
گل اندر باغ می خندد چو معشوق
و قدیبکی السحاب بلحن عاشق
ادر بنت الکروم علی کرام
[...]
دلم را دیده عاشق کرد عاشق
که دل را عشق لایق بود لایق
مراد از دیده معشوق است معشوق
دلم پیوسته عاشق باد عاشق
بدان دلبر سپردم دل که دارد
[...]
بمعجز کرد ماه آسمان شق
نمود از ذاتِ بیچون سرّ مطلق
صراحی می زند بانگ اناالحق
بیا ساقی بده جام مروق
من از حلق صراحی می ننوشم
به وقت صبح تسبیح مصدّق
ببین بر چهره ی خوبان که از می
[...]
کدامین نقطه را نطق است «اناالحقّ»
چه گویی هرزهای بود آن مُزَبّق؟
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.