دلم در عشق ناپرواست امروز
ز جانان در سرم سوداست امروز
گدایان را ازین معنی خبر نیست
که: سلطان جهان با ماست امروز
ز انوار تجلی جمالش
جهان پر شور و پر غوغاست امروز
دویی را از میان برداشت محبوب
دل از کون و مکان یکتاست امروز
ندارد خاطرم پروای اغیار
که چون پروانه ناپرواست امروز
درین بودم که: قاسم را چه شد حال؟
که گم گشتست و ناپیداست امروز
خطاب آمد که: آن حیران مسکین
میان بحر غرق ماست امروز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همه مقصود ما شد راست امروز
که آن مقصود دل با ماست امروز
گر آراید بهار نو جهان را
جهان را روی او آراست امروز
دلم دی وصل او حاجت همی خواست
[...]
چو ساقی ازل با ماست امروز
درین جام دلم پیداست امروز
که را روئی چنین زیباست امروز
که را لعلی روان افزاست امروز
به بالای تو سروی در چمن نیست
ز من بشنو حدیث راست امروز
نمی دانم چه خواهد کرد چشمت
[...]
بکین غم فلک بر خواست امروز
بیا ساقی که روز ماست امروز
بگردان جام می دوران شادی است
هوای ساغر و میناست امروز
بگردش آر چشمان تو میناست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.