گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
قاسم انوار

فرو ریختی باز در جام جود

بعمدا شرابی که هوشم ربود

ازین جام تا جرعه ای خورده ام

سرم در سجودست و جان در شهود

درین جام دیدم بعین الیقین

نمودست غیر تو، یعنی نبود

چه غیر و کجا غیر و کو نقش غیر؟

«سوی الله والله مافی الوجود»

دلم سوخت در عشق و من ساختم

درین سوختن ساختن داشت سود

ببین سوز و سازش که چون ساختست

تنم را چو چنگ و دلم را چو عود؟

گشادست قاسم زبان را به لاف

چو ساقی سر خم وحدت گشود