گنجور

 
قاسم انوار

بر کهن دیر جهان دوست تجلی فرمود

جمله ذرات جهان محو شد از عین شهود

پرتو فیض تو در عالم امکان درتافت

گشت روشن همه آفاق،زهی پرتو جود!

قیمت عشق ندانی و گریزان گردی

از سر آتش سوزان بگریزی چون دود

میل کلی همه در فکر جهان آمد و بس

دل که از فکر جهان رست،بکلی آسود

به خرابات جهان آ، که ببینی روشن

همه جا چنگ و چغانه،همه جا بانگ و سرود

در صف مجلس مستان بنگر، تا بینی

در قیامند و قعودند و رکوعند و سجود

هر دلی از دو جهان رو به مرادی دارد

ماو سودای تو و سکر تو و شکر ودود

عقل میگفت که: من مبداء موجوداتم

عشق آمد به میان،گفت:منم اصل وجود

قاسمی،در ره او غافل و افسرده مباش

حاصل عمر نباشد ز زیانی بی سود

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
عراقی

به خرابات شدم دوش مرا بار نبود

می‌زدم نعره و فریاد ز من کس نشنود

یا نبد هیچ کس از باده‌فروشان بیدار

یا خود از هیچ کسی هیچ کسم در نگشود

چون که یک نیم ز شب یا کم یا بیش برفت

[...]

مولانا

واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود

فرقیی مشکل چون عاشق و معشوق نبود

جز قیاس و دوران هست طرق لیک شدست

بر اولوالفقه و طبیب و متنجم مسدود

اندر این صورت و آن صورت بس فکرت تیز

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

شرف نفس به جود است و کرامت به سجود

هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود

ای که در نعمت و نازی به جهان غره مباش

که محال است در این مرحله امکان خلود

وی که در شدت فقری و پریشانی حال

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
ابن یمین

آسمان قدر وزیرا چو تو بر روی زمین

تا زمان هست نبودست و بزرگی نبود

شاه ملک کرمی در بر خود فرزین وار

جای دادی و پسندد ز تو هرکس شنود

بنده بر رقعه اخلاص چو رخ راست رواست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
سیف فرغانی

هرکه همچون من و تو از عدم آمد بوجود

همه دانند که از بهر سجود آمد وجود

تا بسی محنت خدمت نکشد همچو ایاز

مرد همکاسه نعمت نشود با محمود

هرکه مانند خضر آب حیات دین یافت

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه