گنجور

 
عراقی

به خرابات شدم دوش مرا بار نبود

می‌زدم نعره و فریاد ز من کس نشنود

یا نبد هیچ کس از باده‌فروشان بیدار

یا خود از هیچ کسی هیچ کسم در نگشود

چون که یک نیم ز شب یا کم یا بیش برفت

رندی از غرفه برون کرد سر و رخ بنمود

گفت: خیر است، درین وقت تو دیوانه شدی

نغز پرداختی آخر تو نگویی که چه بود؟

گفتمش: در بگشا، گفت: برو، هرزه مگوی

تا درین وقت ز بهر چو تویی در که گشود؟

این نه مسجد که به هر لحظه درش، بگشایند

تا تو اندر دوی، اندر صف پیش آیی زود

این خرابات مغان است و درو زنده‌دلان

شاهد و شمع و شراب و غزل و رود و سرود

زر و سر را نبود هیچ درین بقعه محل

سودشان جمله زیان است و زیانشان همه سود

سر کوشان عرفات است و سراشان کعبه

عاشقان همچو خلیلند و رقیبان نمرود

ای عراقی، چه زنی حلقه برین در شب و روز؟

زین همه آتش خود هیچ نبینی جز دود

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
مولانا

واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود

فرقیی مشکل چون عاشق و معشوق نبود

جز قیاس و دوران هست طرق لیک شدست

بر اولوالفقه و طبیب و متنجم مسدود

اندر این صورت و آن صورت بس فکرت تیز

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

شرف نفس به جود است و کرامت به سجود

هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود

ای که در نعمت و نازی به جهان غره مباش

که محال است در این مرحله امکان خلود

وی که در شدت فقری و پریشانی حال

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
ابن یمین

آسمان قدر وزیرا چو تو بر روی زمین

تا زمان هست نبودست و بزرگی نبود

شاه ملک کرمی در بر خود فرزین وار

جای دادی و پسندد ز تو هرکس شنود

بنده بر رقعه اخلاص چو رخ راست رواست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ابن یمین
سیف فرغانی

هرکه همچون من و تو از عدم آمد بوجود

همه دانند که از بهر سجود آمد و جود

تا بسی محنت خدمت نکشد همچو ایاز

مرد همکاسهٔ نعمت نشود با محمود

هرکه مانند خضر آب حیات دین یافت

[...]

سلمان ساوجی

اگرم بر سر آتش بنشانی چون عود

نیست ممکن که برآید ز من سوخته دود

بر سرم هرچه رود خاک رهم گو: می‌رو

نیستم باد که از کوی تو برخیزم زود

منم از باغ تو چون غنچه به بویی خوشدل

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه