بی یاد دوست در دل مستان سرور نیست
بی روی او بکعبه و بت خانه نور نیست
هرچند قدس ذات ز اشیا منزهست
در هیچ ذره نیست که حق را ظهور نیست
واعظ ز من برآ و مگو قصه منبری
بگذر ازین مقام، که جای حضور نیست
چون آفتاب حسن جهانگیر جلوه کرد
این جلوه را ببیند هرکس که کور نیست
جان را حیات داد، دل و دیده را جلا
این عشق چاره ساز کم از نفخ صور نیست
زاهد بزهد و توبه و تقوی مزینست
چون نیست نیست، نشائه او بی غرور نیست
در راه آشنایی و اسرار معرفت
جانی که غیربین بود، آن جان غیور نیست
در عاشقی گریز، که دارالامان هموست
کانجا همه هدایت حقست و زور نیست
قاسم، بهشت حضرت حق را بجان طلب
کان جلوه گاه حور و مقام قصور نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق عشق و معرفت است. شاعر تأکید میکند که بدون حضور و یاد خدا و معشوق، زندگی و دنیا سعادتی ندارد. هرچند ذات حق از مخلوقات جدا است، اما در هر ذرهای نشانهای از اوست. او واعظان را دعوت میکند که از گفتگوهای سطحی و بیمعنا دوری کنند و به عمق معنا بپردازند. عشق و شناخت حق را چون آفتابی توصیف میکند که فقط دلهای بیدار میتوانند آن را ببینند. زهد و تقوا بدون عشق، ارزش چندانی ندارند و در راه شناخت، جانهایی که فقط به دنیا مینگرند، نمیتوانند به حقیقت دست یابند. در نهایت، شاعر عشق را ناگفتهای میداند که مسیر هدایت به سوی حق و درک واقعیات الهی است.
هوش مصنوعی: بدون یاد دوست، دل شاداب و سرزندهای وجود ندارد. بدون حضور او، حتی کعبه و معابد هم فاقد روشنی و نور هستند.
هوش مصنوعی: هر چند که خداوند از تمام مخلوقات و موجودات جدا و پاک است، اما در هیچ ذرهای نمیتوان نشانهای از حق را نیافت.
هوش مصنوعی: واعظ، از من فاصله بگیر و دربارهی داستانهای من صحبت نکن. از این جایگاه عبور کن، زیرا اینجا مناسب حضور نیست.
هوش مصنوعی: زمانی که زیبایی و جذابیت به مانند آفتاب درخشان ظاهر میشود، هرکسی که بینا باشد میتواند این زیبایی را مشاهده کند.
هوش مصنوعی: این عشق، جان را زنده میکند و دل و چشم را نورانی میگرداند. این احساس توانایی healing دارد و به اندازه دمیده شدن در صور، اهمیت دارد.
هوش مصنوعی: زاهد به زهد و توبه و تقوا آراسته است، اما چون وجود ندارد، نشانهی او بدون غرور نیست.
هوش مصنوعی: در مسیر شناخت و آشنایی با اسرار، اگر کسی توان دیدن و درک عمیق حقیقت را نداشته باشد، نمیتواند در این راه به درستی پیش برود و شایسته این معرفت خواهد بود.
هوش مصنوعی: در عشق، نیازی به فرار نیست، چرا که آنجا مکانی امن و آرامشبخش است، جایی که همهچیز تحت هدایت حق قرار دارد و هیچ زور و فشاری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: قاسم، بهشت خدا را با تمام وجود طلب کن، زیرا آنجا محل زیبا و باعظمت حوریان و قصرهای باشکوه است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بازآ که در فراق تو جانم صبور نیست
بازآ که بی حضور تو دل را حضور نیست
چشمم کز آفتاب رخت نور می گرفت
پر شد چنان ز خون که در او جای نور نیست
بیمار درد عشق تو نزدیک حالتی ست
[...]
جانا دلم ز روی تو یک دم صبور نیست
بی روی جان فزای تو ما را حضور نیست
ای سرو برمگیر ز ما سایه ی قدت
زیرا که آفتاب تو از سایه دور نیست
ای شمع جمع ما که جهان از تو روشن است
[...]
تا غایبی تو مجلس ما را حضور نیست
دور از تو بی حضوری عشاق دور نیست
رفتی و رفت تاب و توان از تن ضعیف
ما طاقت فراق نداریم زور نیست
شبهای غم چو شمع دم صبح بی رخت
[...]
بازآ که بی تو مجلس ما را حضور نیست
در جبهه صراحی و پیمانه نور نیست
از زنده رود زنده دلی آب خورده ایم
در موج خیز غم دل ما بی سرور نیست
گرگان روزگار ز یکدیگرش درند
[...]
هر کس از خیال نگاه تو دور نیست
گر حور آیدش به نظر بی قصور نیست
داد دل از نهفتن رازی توان گرفت
در کار عشق ناله و آهی ضرور نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.