گنجور

 
نظام قاری

به بزمگاه صبوحی کنان مجلس خاص

حیوه نحش بود جام می به حکم خواص

در جواب او

امید هست که بنوازیم بخلعت خاص

بارمک ار نرسد دست کم زجامه خاص

بیافت سوزن ازان بخیه چو مروارید

که او ببحر پر از موج حبر شد غواص

درید پرده بکار برهنگان کرباس

بخورد زخم زگازر که (والجروح قصاص)

زخرج رخت زمستان گریز میجستم

گرفت برد ره من که (لات حین مناص)

اگر نه شیوه دستار و زیب جامه بود

کیش برقص برازندگی بود رقاص

هزار نفع درین جامها که میپوشی

نوشته اند حکیمان بتن زروی خواص

ترا جهیز عروسی زن بقید آورد

مگر برخت عزایش شوی ز قید خلاص

بشعر البسه بردی تو گوی ای قاری

کجا بود قلمی این همه معانی خاص

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
خواجوی کرمانی

به بزمگاه صبوحی کنون به مجلس خاص

حیات‌بخش بُود جام مِی به حکم خواص

ز شوق مجلس مستان نگر به بزم افق

که زهره نغمه‌سرای است و مشتری رقّاص

بسوز مجمر عود ای مقیم خلوت انس

[...]

کمال خجندی

به نینی که بر آن در بریم سجده خاص

همیشه فاتحه خوانیم از سر اخلاص

دلا چو طالب وصلی ز آب دیده منال

که در به چنگ نیاره چو دم زند غواص

مراد هر دو جهان یافتم به دولت دوست

[...]

صوفی محمد هروی

کسی که دیده بود آن نگار را رقاص

عجب مدار که گردد ز درد غصه خلاص

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
جامی

چو بخت نیست که بارم دهی به مجلس خاص

بر آستان ارادت نهم سر اخلاص

دعای مردن خود می کنم مگر یابم

ز دوری تو و نزدیکی رقیب خلاص

تو را ز قتل اسیر کمند خویش چه بیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
فضولی

زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص

مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص

مدام مطرب بزم غم توام من مست

سرود ناله من کرده چرخ را رقاص

خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه