گنجور

 
خواجوی کرمانی

به بزمگاه صبوحی کنون به مجلس خاص

حیات‌بخش بُود جام مِی به حکم خواص

ز شوق مجلس مستان نگر به بزم افق

که زهره نغمه‌سرای است و مشتری رقّاص

بسوز مجمر عود ای مقیم خلوت انس

بساز بزم صبوح ای ندیم مجلس خاص

بگو که فاتحهٔ باب صبح‌خیزان را

سپیده‌دم بدمد حرزی از سر اخلاص

تو از جراحت دل‌های خسته نندیشی

که در ضمیر نیاری که الجروح قصاص

محبّت روی تو رویم نمی‌تواند دید

که گفته‌اند که القاص لا یحبّ القاص

نه در جمال تو مشتاق را مجال نظر

نه از کمند تو عشّاق را امید خلاص

ز قید عشق تو می‌خواستم که بگریزم

گرفت پیش ره اشکم که لاتحین مناص

غریق لجّهٔ دریای عشق شد خواجو

ولی چو دُر به کف آرد چه غم خورد غوّاص

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
کمال خجندی

به نینی که بر آن در بریم سجده خاص

همیشه فاتحه خوانیم از سر اخلاص

دلا چو طالب وصلی ز آب دیده منال

که در به چنگ نیاره چو دم زند غواص

مراد هر دو جهان یافتم به دولت دوست

[...]

صوفی محمد هروی

کسی که دیده بود آن نگار را رقاص

عجب مدار که گردد ز درد غصه خلاص

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صوفی محمد هروی
نظام قاری

به بزمگاه صبوحی کنان مجلس خاص

حیوه نحش بود جام می به حکم خواص

امید هست که بنوازیم بخلعت خاص

بارمک ار نرسد دست کم زجامه خاص

بیافت سوزن ازان بخیه چو مروارید

[...]

جامی

چو بخت نیست که بارم دهی به مجلس خاص

بر آستان ارادت نهم سر اخلاص

دعای مردن خود می کنم مگر یابم

ز دوری تو و نزدیکی رقیب خلاص

تو را ز قتل اسیر کمند خویش چه بیم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جامی
فضولی

زهی جفای تو بر من دلیل رحمت خاص

مرا وفای تو نقش صحیفه اخلاص

مدام مطرب بزم غم توام من مست

سرود ناله من کرده چرخ را رقاص

خراب باده عشقت ز ننگ عقل بری

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه