فکر بلبل همه آنست که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
در جواب او
انکه خیاط برد پارچه از رووارش
پنبه حلاج چرا کم نکند از کارش
رخت را زود مدر دیر مپوسان در چرک
خواجه آنست که باشد غم خدمتکارش
ایکه دستار سمرقندیت افتاده پسند
جانب طره عزیز است فرو مگذارش
گر سرو پای کسی هست تهی تن عریان
به از آنست که در پا نبود شلوارش
جای آنست که اطلس رود از رنگ برنگ
زین تغابن که قدک میکشند بازارش
مرد دیدم که بیاراست برخت والا
تن خود را زجوانی و نیامد عارش
زآنهمه رخت زنانرا بکه آرایش
پهلوان پنبه خوش آمد بنظر و افزارش
قاری از موی شکافان و سخن پردازان
کیست کو مدحت موئینه بود اشعارش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.