گنجور

 
قاآنی

باش تا از ابلهی دستی بدارد پیش شمع

آنکه گوید می‌نسوزد شمع جز پروانه را

شمع را جز پرتوی کز عشق آن پروانه سوخت

پرتوی دیگر بود کآتش زند بیگانه را