ای شیخ چه دل نهی به دستار
گر مرد دلی دلی به دست آر
بالای بتان بلای جانست
یارب دلم از بلا نگهدار
تن لاغر و بار عشق فربه
صبر اندک و جود دوست بسیار
ای دوست به عمر رفته مانی
ترسم که نبینمت دگر بار
آهم به دلت نکرد تاثیر
در سنگ فرو نرفت مسمار
ای کاش چو عید نیک بختان
باز آیی و بینمت دگر بار
هم گل برم از رخت به خرمن
هم می کشم از لبت به خروار
دزدیست دو سنبلت زره پوش
مستیست دو نرگست کماندار
پوشیده به زیر سنبلت گل
روییده به دور نرگست خار
امروز مراست بخت منصور
کز عشق توام زنند بر دار
گفتم شب تیره پیشت آیم
تا سایه نباشدم خبردار
غافل که ز آه آتشینم
صد روز بر آید از شب تار
ای ماه پریرخان خلخ
ای شاه شکر لبان فرخار
خار ستمم ز دیده برکن
بارالمم ز سینه بردار
با دوست جفا نمی کند دوست
با یار ستم نمی کند یار
مردم به نسیم روح خرم
ما از نفحات وصل دلدار
خون خوردنم از غم تو آسان
جان بردنم ازکف تو دشوار
چون حسن تو عشق من جهانگیر
چون زلف تو بخت من نگونسار
از حسن تو همچو نقش بیجان
هرکس زده پشت غم به دیوار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به بیان عشق و دلتنگی خود میپردازد. او از معشوق خود میخواهد که به او دل ببخشد و از بلاها و دردهای عشق حفاظت کند. او همچنین به زیبایی معشوق و تأثیر آن بر دل و جانش اشاره میکند و از غم ناشی از دوری میگوید. شاعر آرزو دارد که دوباره معشوق را ببیند و از لذتهای عشق بهرهمند شود. او با استفاده از تصاویری زیبا همچون گل و نرگس، عشق را توصیف میکند و تأکید میکند که با دوست نباید جفا کرد. در نهایت، او از سختیهای عشق و تأثیر عمیق آن بر زندگیاش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: ای شیخ، چرا دل را در دل خودت نگه میداری؟ اگر مردی با دل و جرأت هستی، باید دلی را به دست بیاوری و به دست خودت بسپارید.
هوش مصنوعی: عشق و زیبایی معشوقان برای انسان دردسرساز و خطرناک است. خداوند، لطفی کن و دلم را از این دردها حفظ کن.
هوش مصنوعی: بدنی لاغر و عاشقی سنگین با صبری کم و دوستی زیاد.
هوش مصنوعی: ای دوست، عمر من به پایان میرسد و میترسم دیگر تو را نبینم.
هوش مصنوعی: غم و اندوه من نتوانست در دل تو اثری بگذارد، همچنان که میخ در سنگ نفوذ نمیکند.
هوش مصنوعی: کاش مانند عید مبارک دوباره برگردی و تو را دوباره ببینم.
هوش مصنوعی: من از چهرهات گل میچینم و از لبانت نوشیدنی میآشامم.
هوش مصنوعی: دو سنبل تو مانند دزدی هستند که در زره پوشیدهاند، و دو نرگس تو مثل کمانداری هستند که در مستی به سر میبرد.
هوش مصنوعی: زیر گلی که بالای سر تو قرار دارد، گلی روییده و دور نرگست، خارهایی وجود دارد.
هوش مصنوعی: امروز شرایط به گونهای است که من مانند منصور به خاطر عشق تو ممکن است جانم را از دست بدهم.
هوش مصنوعی: گفتم در شب تاریک به نزد تو میآیم تا هیچ کس متوجه حضور من نشود و در امان باشم.
هوش مصنوعی: بیخبر از اینکه با نالههایم، صد روز از شب تاریک فاصله خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: ای ماه زیبای دلپسند، ای شاه لبهای شیرین و خوشمزه.
هوش مصنوعی: خارهای زخم و ستم را از چشمانم دور کن و بار غم را از دل من بردار.
هوش مصنوعی: دوست به کسی که با او رابطه دارد، آسیبی نمیزند و یار نیز بر کسی که به او نزدیک است، ظلم نمیکند.
هوش مصنوعی: مردم از وزیدن نسیم زندگیبخش ما، که نشانههای وصال معشوق را دارد، شاداب و خوشحال میشوند.
هوش مصنوعی: تردید نکن که تحمل درد و رنج به خاطر تو برایم راحت است، اما از دست دادن زندگیام به خاطر تو برایم بسیار سخت و دشوار است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند عشقی است که بر تمام جهان تأثیر میگذارد و مانند موهای تو، بخت و شانس من در دام مشکلات و ناامیدیها گرفتار شده است.
هوش مصنوعی: زیبایی تو مانند تصویری بیروح است که هر کسی غم خود را به دیوار آن میزند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فدای آن قد و زلفش که گویی
فرو هشته است از شمشاد شمشار
آن طره مشکریز دلدار
کرده است مرا به غم گرفتار
گر بنده به خدمتت نیامد
زو منت بی شمار میدار
ور یک دو سه روز کرد تقصیر
در خدمت تو عبث مپندار
زیرا که تو کعبه جلالی
[...]
عاجز شدم از گرانی بار
طاقت نه چگونه باشد این کار
بردار صراحیی ز خمار
بربند به روی خرقه زنار
با دردکشان دردپیشه
بنشین و دمی مباش هشیار
یا پیش هوا به سجده درشو
[...]
بر هر ذره ای که در جهانست
منت دارد هزار خروار
بی دفتر ملک او زمانه
از پشت شکم کند چو طومار
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.