لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
فضولی

عکس قد او آینه بربود خطا کرد

خود را چو دل ما هدف تیر بلا کرد

اشک آینه دار قد خم گشته من شد

دردا که قدم را غم عشق تو دو تا کرد

فریاد ز ناسازی طالع که نکردیم

جا در دل آن ماه که جا در دل ما کرد

کار غم تو با دل تنگم شب هجران

کاریست که با غنچه دم باد صبا کرد

تو گرد ز دامن بفشاندی و من از غم

مردم که چرا بخت مرا از تو جدا کرد

خون ریخت جگر سوخت بدن خست دل آزرد

با ما غم عشق تو چه گویم که چها کرد

برداشت دل از سجده ابروی بتان سر

در حیرت آنم که چنین سهو چرا کرد

تا قطره آبی نشد از جای نجنبید

در هر دل پرسوز که پیکان تو جا کرد

در پنجه غم ماند گریبان فضولی

زان روز که دامان تو از دست رها کرد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوالفرج رونی

میزان فلک قسم شب و روز جدا کرد

از روز نوا بستد و شب را به نوا کرد

بر سخت به انصاف همین را و همان را

چون هر دو به تقویم رسیدند رها کرد

نی بی سبب آمد به میان اندر میزان

[...]

سنایی

تا باز فلک طبع هوا را چو هوا کرد

بلبل به سر گلبن و بر شاخ ندا کرد

بی برگ نوایی نزد از طبع به یک شاخ

چون برگ پدید آمد پس رای نوا کرد

شاخی که ز سردی و ز خشکی شده بد پیر

[...]

امیرخسرو دهلوی

تا غمزه خون ریز تو قصد دل ما کرد

بیچاره دلم را هدف تیر بلا کرد

در خواب نبیند رخ آرام دگر بار

هر دل که طمع در طلب وصل شما کرد

چون نیست دلم را ز غمت روی رهایی

[...]

سلمان ساوجی

یارم به وفا وعده بسی داد و جفا کرد

هر وعده که آنم به جفا داد، وفا کرد

مهر تو بر آیینه دل پرتوی انداخت

ماننده ماه نوم انگشت نما کرد

هر جور که دیدم ز جهان، جمله جفا بود

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
کمال خجندی

بیمار ترا کس نتوانست دوا کرد

هم درد تو خوشتر که علاج دل ما کرد

عشاق قلندر صفت از عشق نمیرند

آنکس که بمیرد همه گویند خطا کرد

با پیر من از عشق بکی گفت بپرهیز

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه