ماه غلام رخ زیبای تو
سر و کمر بسته بالای تو
تن همه چشم است به صحن چمن
نرگس شهلا به تماشای تو
مجمع دلهای پراکنده چیست
چین سر زلف چلیپای تو
زاهد و اندیشهٔ گیسوی حور
دست من و جعد سمن سای تو
گر تو زنی تیغ هلاکم به فرق
فرق من و خاک کف پای تو
روی من و خاک سر کوی عشق
رای من و پیروی رای تو
تیر من دیدهٔ کج بین غیر
تیغ من و تارک اعدای تو
چند فشاند نمکم بر جگر
لعل شکرخند شکرخای تو
دیر کشیدی ز میان بس که تیغ
مرد فروغی ز مداوای تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا مگر از روشنی رای تو
سر نهم آنجا که بود پای تو
ای شده جان در سر سودای تو
برده دلم مشک سمای تو
در چمن حسن خرامان ندید
چشم جهان سرو ببالای تو
بر فلک حسن فروزان نگشت
[...]
گفت که آن دلبر رعنای تو
هیچ ندارد سر و پروای تو
ذات تو مفتون اثر های تو
علم تو حیران تماشای تو
مهر فلک آینه رای تو
قلزم هستی کف دریای تو
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.