گنجور

 
فروغی بسطامی

ای خط تو را دایرهٔ حسن مسلم

وی نور رخت برده دل از نیر اعظم

هم خیره ز انوار رخت موسی عمران

هم زنده به انفاس خوشت عیسی مریم

هم منظر زیبای تو مهری است منور

هم پیکر مطبوع تو روحی است مجسم

هم فتنهٔ مردم شدی از نرگس پر فن

هم عقده به دلها زدی از سنبل پر خم

هم کاستهٔ درد تو فارغ نه مداوا

هم سوختهٔ داغ تو آسوده ز مرهم

افراختی از قامت خود رایت خوبی

آویختی از طرهٔ خود ... پرچم

بی رایحهٔ سنبل مشکین تو هرگز

خوش بو نشود مجمع ارواح مکرم

هر کس که ز کیفیت چشم تو خبر شد

از خود خبرش نیست نه از کیف و نه از کم

تو قبلهٔ عشاق رخت کعبهٔ مقصود

وان خال و زنخدان حجرالاسود و زمزم

گر طاق دو ابروی تو منظور نبودی

مسجود ملایک نشدی قالب آدم

زان کرده دلش را به تو تسلیم فروغی

زیرا که به خوبی تویی امروز مسلم

 
 
 
عنصری

نوروز بزرگ آمد آرایش عالم

میراث بنزدیک ملوک عجم از جم

بر دولت شاه ملکان فرّخ و فیروز

آن قبلۀ فخر و شرف گوهر آدم

سالار خراسان ملک عالم عادل

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
فرخی سیستانی

جشن سده و سال نو و ماه محرم

فرخنده کناد ایزد بر خسرو عالم

شاهنشه گیتی ملک عالم مسعود

کاین نام بدین معنی او راست مسلم

از دیدن او چشم جهان گردد روشن

[...]

خواجه عبدالله انصاری

تا کی سخن اندر صفت و خلقت آدم

تا کی جدل اندر حدث و قدمت عالم

تا کی تو زنی راه برین پرده و تاکی

بیزار نخواهی شدن از عالم و آدم

مسعود سعد سلمان

آمد صفر امروز چو دی رفت محرم

این شادیت آورد گر آن بود همه غم

تا بر عقب ماه محرم صفر آید

شادیت فزون باد و همه ساله غمت کم

ای بار خدایی که تو را یار نباشد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

ای قاعدهٔ ملک به فرمان تو محکم

ای فایدهٔ خلق در احسان تو مدغم

پیدا شده در کُنیت و نام و لقب تو

فتح و ظَفَر و نصرت و فخر همه عالم

چون نور تو از جوهر آدم بنمودند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیر معزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه