تا خیل غمت خیمه زد اندر دل تنگم
از تنگ دلی با در و دیوار به جنگم
گر کشته ز عشق تو شوم صاحب نامم
ور زنده کوی تو روم مایهٔ ننگم
در ورطهٔ شوق تو چه اندیشه ز بحرم
در لجه عشق تو چه پرواز نهنگم
تا پاره نگردید ز هم رشتهٔ عمرم
تار سر زلف تو نیفتاد به چنگم
روی تو در آیینهٔ جان عکس بینداخت
تا تختهٔ تن پاک بگشت از همه رنگم
زان رو به خدنگ مژهات دوختهام چشم
کابروی کمان دار تو دوزد به خدنگم
دستی که طمع دارم از آن ساغر صهبا
ترسم شکند شیشهٔ امید به سنگم
فریاد که آن عمر شتابنده فروغی
گشت از ره بیداد ولیکن به درنگم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عمق احساسات و دردهای عاشقانه شاعر اشاره دارد. او از غم و تنهایی در دلش میگوید و بیان میکند که در حال جنگ با احساساتش است. عشق را حتی در صورت مرگش دارای ارزش میداند و زندگی بدون وصال معشوق را ننگین میخواند. شاعر به شدت تحت تأثیر عشق است و در تلاش است تا این احساسات را مدیریت کند. او به زیبایی معشوقش اشاره میکند و تأکید میکند که حتی در اشتیاقش، احساس خطر و ناامیدی نیز دارد. در نهایت، او زمان را که به سرعت میگذرد و او را تحت فشار قرار میدهد، مورد تأمل قرار میدهد.
هوش مصنوعی: غمهای زیادی در دل من جا گرفتهاند و این باعث شده که با دیوار و درِ خانهام به جدال بپردازم، چون از شدت دلتنگی و ناراحتی در آرامش نیستم.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق تو بمیرم، نامآور میشوم و اگر زنده بمانم و در کوی تو نباشم، شرمنده و ننگین خواهم بود.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق و شوق تو، هیچ غم و نگرانی از مشکلاتی که در مسیر است، ندارم. احساس میکنم که در عمق این عشق، مثل نهنگی در دریا در حال پروازم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عمرم به پایان نرسیده، تار موی تو در دستانم نخواهد افتاد.
هوش مصنوعی: چهرهٔ تو در روح من منعکس شد و باعث شد که جسم من از هر رنگ و آلودگی پاکیزه گردد.
هوش مصنوعی: برای همین، نگاه تیز و هوشمندانهات را به تیرک مانندی دوختهام، چون چشم کمان دار تو که به هدف میزند به دل من اصابت میکند.
هوش مصنوعی: من از دستی که به دنبال شراب است، میترسم چون ممکن است شیشهٔ امیدهایم را بشکند.
هوش مصنوعی: صدا بزنید که آن عمر سریع و پرشتاب به خاطر ظلم و بیدادی که دید، خاموش شد؛ اما من همچنان درنگ میکنم و به زندگی ادامه میدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دردا که درآمد به درت پای به سنگم
شد پای گذشتن ز سر کوی تو لنگم
دربسته و دیواربلند است برون آ
کز تنگدلی با در و دیوار به جنگم
اول رخ من زرد شد آنگاه به خون سرخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.