هر کس که دید روی تو آهی ز جان کشید
هر دل که شد اسیر تو دست از جهان کشید
هر خون که ریختی تو به محشر نشد حساب
پنداشتم حساب تو را میتوان کشید
دیشب به یاد قد تو از دل کشیدهام
آهی که انتقام من از آسمان کشید
آن را که چرخ داد به کف سر خط امان
خود را به زیر سایه پیر مغان کشید
یک بارگی خصومت عشاق و بوالهوس
برخاست از میانه چو تیغ از میان کشید
ابروی او که مایهٔ چندین گشایش است
منت خدای را که به قتلم کمان کشید
مسکین کسی که داد ز کف آستین تو
مسکینتر آن که پای از آن آستان کشید
این است اگر تطاول گلچین و باغبان
باید قدم فروغی از این گلستان کشید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و اثراتی است که بر دل و جان انسان میگذارد. شاعر بیان میکند که هر کس که زیبایی معشوق را دید، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و از دنیا دلسرد شد. او اشاره میکند که بسیاری از دلها به عشق معشوق اسیر شدند و خونهایی که به خاطر این عشق ریخته شد، ارزشی ندارد. شاعر به یاد معشوقش به آسمان آه میکشد و از قدرت عشق و دشمنیهایی سخن میگوید که میان عاشقان و هوسبازان به وجود آمده است. همچنین به زیبایی ابروی معشوق اشاره میکند که برکت و گشایش به همراه دارد. در نهایت، شاعر به وضعیت مسکین کسانی که به عشق پایبند باقی ماندند و از آستان معشوق جا ماندند، اشاره میکند و تأکید میکند که اگر میخواهیم در این باغ عشق دوام بیاوریم، باید قدمی از خود نشان دهیم.
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی تو را دید، از اعماق وجودش نالهای برآورد و هر دلی که به محبت تو گرفتار شد، از دنیا فرار کرد.
هوش مصنوعی: هر قطره خونی که در روز قیامت از تو ریخته شود، حساب و کتابش انجام نخواهد شد. من فکر میکردم میتوانیم محاسبه کنیم و به حساب تو برسیم.
هوش مصنوعی: دیشب به یاد قامت تو، از عمق وجودم آهی کشیدم که گویی آسمان نیز به وسیلهٔ آن به نوعی انتقامم را گرفت.
هوش مصنوعی: آن کسی که زمانه او را به چرخش درآورده، خود را زیر سایهی راهنمایی پیر مغان قرار داده است.
هوش مصنوعی: ناگهان، دشمنی میان عاشقان و دلباختگان شروع شد، مانند اینکه شمشیری از میان کشیده شود.
هوش مصنوعی: ابروی او که باعث خوشحالی و راحتی بسیاری است، را شکر که به خاطر من نیز از کمان عشق استفاده کرده و به سمت من آمد.
هوش مصنوعی: بیچاره کسی که از دست تو ناله میکند، اما بیچارهتر کسی است که قدمش را از آن درگاه برداشته و رفته باشد.
هوش مصنوعی: اگرچه گلچین و باغبان در کار خود بلندپروازی میکنند، اما باید از جایگاه این گلستان غریبانه و با احتیاط گام برداشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ایام خط فتنه به فرق جهان کشید
لنتفلحوا به ناصیهٔ انس و جان کشید
دلها به نیل رنگرزان درکشید از آنک
غم داغ گازرانه بر اهل جهان کشید
بر بوی یک نفس که همه ناتوانی است
[...]
دوش آمد و ز مسجدم اندر کران کشید
مویم گرفت و در صف دردی کشان کشید
مستم بکرد و گرد جهانم به تک بتاخت
تا نفس خوار خواری هر خاکدان کشید
هر جزو من مشاهده تیغی دگر بخورد
[...]
باز آن شکار دوست، ز ابرو کمان کشید
دل صید کرده تیر مژه سوی جان کشید
گفتم به مغز شست غمت، باورم نداشت
مغزم به تیزی مژه از استخوان کشید
دل دوش می پرید که من مرغ زیرکم
[...]
دلبر چه زود خط برخ دلستان کشید
خطی چنان لطیف بمامی توان کشید
نقاش صنع صورت خوب تو مینگاشت
چون نقش بست خط نو چست و روان کشید
مونی که در سر قلم نقش بند بود
[...]
باری که آسمان و زمین سرکشید ازان
مشکل توان به یاوری جسم و جان کشید
همت قوی کن از مدد رهروان عشق
کان بار به قوت همت توان کشید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.