گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
فیض کاشانی

مردم دیده ما جز به رهت ناظر نیست

دل سرگشته ما غیر تو را ذاکر نیست

اشکم احرام طواف حرمت می‏بندد

گرچه از خون دل خویش دمی طاهر نیست

بسته دام قفس باد چو مرغ وحشی

طایر سدره اگر در طلبت طایر نیست‏

عاقبت راه بیابد به جناب عالیت

هر که اندر طلبت همت او قاصر نیست

از روان‏بخشی عیسی نزنم پیش تو دم

زان که در روح‏فزائی چو لبت ماهر نیست

شوق خدام تو تنها نه همین در دل ماست

مَلَکی نیست که در شوق رخت طایر نیست

فیض اگر قلب و دلش کرد به راه تو نثار

مکنش عیب که بر نقد روان قادر نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode